گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد سيزدهم
فصل پنجم : آداب «بسم اللَّه الرحمن الرحیم»



5 / 1 بلند گفتن

الف - سزاوارترین آیه به خوانده شدن با صدای بلند
ب - بلند (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) گفتنِ پیامبر خداصلی الله علیه وآله
فصل پنجم : آداب «بسم اللّه الرحمن الرحیم»5 / 1بلند گفتنالف سزاوارترین آیه به خوانده شدن با صدای بلندامام صادق علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، سزاوارترین چیز به خوانده شدن با صدای بلند است ، و آن ، همان آیه ای است که خداوند عز و جلفرموده است : «و هر گاه در قرآن ، پروردگارت را بر یکتایی اش یاد کنی ، از سرِ بیزاری ، پشت می کنند و می گریزند» .

ب بلند «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» گفتنِ پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهامام باقر علیه السلام :هر گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، نیمه های شب [در نماز] قرآن تلاوت می کرد ، به سبب صوت نیکویش ، قریش به آن گوش می دادند ، و چون «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را می خواند ، از او می گریختند .

.


ص: 296

المستدرک عن أبی هریره :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» یَرفَعُ بِها صوتَهُ ، فَإِذا سَمِعَهَا المُشرِکونَ وَلَّوا مُدبِرینَ ، فَأَنزَلَ اللّهُ جَلَّ ذِکرُهُ : «وَ إِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْءَانِ وَحْدَهُ وَ لَّوْاْ عَلَی أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا» . (2)

تفسیر العیّاشی عن زید بن علیّ :دَخَلتُ عَلی أبی جَعفَرٍ علیه السلام فَذَکَرَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَقالَ : تَدری ما نَزَلَ فی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ؟ فَقُلتُ : لا! فَقالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ أحسَنَ النّاسِ صَوتا بِالقُرآنِ ، وکانَ یُصَلّی بِفِناءِ الکَعبَهِ فَرَفَعَ صَوتَهُ ، وکانَ عُتبَهُ بنُ رَبیعَهَ ، وشَیبَهُ بنُ رَبیعَهَ ، وأَبو جَهلِ بنُ هِشامٍ ، وجَماعَهٌ مِنهُم یَستَمِعونَ قِراءَتَهُ . قالَ : وکانَ یُکثِرُ قِراءَهَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَیَرفَعُ بِها صَوتَهُ . قالَ : فَیَقولونَ : إنَّ مُحَمَّدا لَیُرَدِّدُ اسمَ رَبِّهِ تَردادا ، إنَّهُ لَیُحِبُّهُ! فَیَأمُرونَ مَن یَقومُ فَیَستَمِعُ عَلَیهِ ، ویَقولونَ : إذا جازَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَأَعلِمنا حَتّی نَقومَ فَنَستَمِعَ قِراءَتَهُ ، فَأَنزَلَ اللّهُ فی ذلِکَ : «وَ إِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْءَانِ وَحْدَهُ» بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ «وَ لَّوْاْ عَلَی أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا» . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :کَتَموا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، فَنِعمَ وَاللّهِ الأَسماءُکَتَموها، کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا دَخَلَ إلی مَنزِلِهِ وَاجتَمَعَت عَلَیهِ قُرَیشٌ یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ویَرفَعُ بِها صَوتَهُ ، فَتُوَلّی قُرَیشٌ فِرارا ، فَأَنزَلَ اللّهُ عز و جلفی ذلِکَ : «وَ إِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْءَانِ وَحْدَهُ وَ لَّوْاْ عَلَی أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا» . (4)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 357 ح 850 ، سنن الدارقطنی : ج 1 ص 310 ح 32 عن عائشه ، السنن الکبری : ج 2 ص 69 ح 2397 وزاد فی آخره «فترک الناس ذلک» ، کنزالعمّال : ج 8 ص 116 ح 22164 .
2- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 20 ح 6 ، مستدرک الوسائل : ج 4 ص 167 ح 4396 نقلاً عن أحمد بن محمّد أبی عبد اللّه السیّاری فی کتاب التنزیل والتحریف وکلاهما عن أبی حمزه الثمالی ، بحار الأنوار : ج 85 ص 82 ح 24 .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 295 ح 85 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 73 ح 3 .
4- .الکافی : ج 8 ص 266 ح 387 عن هارون ؛ الدرّ المنثور : ج 5 ص 298 نقلاً عن البخاری فی تاریخه عن الإمام الباقر علیه السلام نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 454 ح 4486 نقلاً عن ابن النجّار عن الإمام الباقر علیه السلام .

ص: 297

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو هُرَیره :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند می گفت .

امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را با صدای بلند می گفت و قریش ، با شنیدن آن می گریختند . پس خداوند عز و جل این آیه را فرو فرستاد : «و هر گاه در قرآن ، پروردگارت را بر یکتایی اش یاد کنی ، از سرِ بیزاری ، پشت می کنند و می گریزند» .

تفسیر العیّاشی به نقل از زید بن علی :خدمت [برادرم] باقر علیه السلام رسیدم . «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» گفت و سپس فرمود : «می دانی در باره «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» چه نازل شده است؟» . گفتم : نه . فرمود : «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، قرآن را خوش تر از هر کس می خوانْد . ایشان ، در جلوی کعبه نماز می گزارد و با صدای بلند می خواند . عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه و ابو جهل بن هشام و گروهی دیگر از ایشان (کافران) به خواندن او گوش می دادند . پیامبر صلی الله علیه و آله «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بسیار می خواند و آن را با صدای بلند می گفت . [قریش] می گفتند : محمّد ، نام خدایش را فراوانْ تکرار می کند و عاشق اوست! سپس کسی را مأمور می کردند که برخیزد و به نماز خواندن پیامبر صلی الله علیه و آله گوش کند و [به او] می گفتند : هر گاه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را رد کرد ، به ما خبر ده تا برخیزیم و به قرائتش گوش دهیم . پس خداوند ، در این باره نازل کرد : «و هر گاه در قرآن پروردگارت را به یکتایی اش یاد کنی ( «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بگویی) ، آنان ، از سرِ بیزاری ، پشت می کنند و می گریزند»» .

امام صادق علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را پنهان داشتند (1) و به خدا سوگند که بهترینِ نام ها را پنهان داشتند . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، هر گاه وارد خانه اش می شد و قریش ، گِرد او جمع می شدند ، با صدای بلند «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» می گفت و قریش می گریختند . پس خداوند عز و جل این آیه را فرو فرستاد : «و هر گاه در قرآن ، پروردگارت را به یکتایی اش یاد کنی ، آنان ، از سرِ بیزاری ، پشت می کنند و می گریزند» .

.

1- .مقصود از پنهان داشتن ، ترک کردن آن در سوره و آن را جزء سوره نشمردن است .

ص: 298

تفسیر فرات عن عمرو بن شمر :سَأَلتُ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیه السلام : إنّی أؤُمُّ قَومی فَأَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، قالَ : نَعَم ، فَاجهَر بِها ؛ قد جَهَرَ بِها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله . ثُمَّ قالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ مِن أحسَنِ النّاسِ صَوتا بِالقُرآنِ ، فَإِذا قامَ مِنَ اللَّیلِ یُصَلّی جاءَ أبوجَهلٍ وَالمُشرِکونَ یَستَمِعونَ قِراءَتَهُ ، فَإِذا قالَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» وَضَعوا أصابِعَهُم فی آذانِهِم وهَرَبوا ، فَإِذا فَرَغَ مِن ذلِکَ جاؤوا فَاستَمَعوا ، وکانَ أبو جَهلٍ یَقولُ : إنَّ ابنَ أبی کَبشَهَ لَیُرَدِّدُ اسمَ رَبِّهِ ، إنَّهُ لَیُحِبُّهُ! فَقالَ جَعفَرٌ علیه السلام : صَدَقَ وإن کانَ کَذوبا . قالَ : فَأَنزَلَ اللّهُ : «وَ إِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْءَانِ وَحْدَهُ وَ لَّوْاْ عَلَی أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا» وهُوَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

ج إجهارُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله بِها فِی الصَّلاهِالإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یَجهَرُ فِی المَکتوباتِ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (2)

عنه علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فِی السّورَتَینِ جَمیعا . (3)

.

1- .تفسیر فرات : ص 241 ح 327 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 84 ح 29 .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 439 ح 1111 ، سنن الدارقطنی : ج 1 ص 303 ح 4 کلاهما عن أبی الطفیل ، کنزالعمّال : ج 8 ص 116 ح 22166 .
3- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 302 ح 2 عن عمر بن علیّ بن أبی طالب .

ص: 299



ج - بلند «بسم اللَّه» گفتن پیامبر خداصلی الله علیه وآله در نماز
تفسیر فرات به نقل از عمرو بن شمر :از امام صادق علیه السلام پرسیدم : من ، پیشْ نماز قوم خود می شوم . آیا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند بگویم ؟ فرمود : «آری . آن را بلند بگو . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، آن را بلند می گفت» . سپس فرمود : «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، قرآن را خوش تر از هر کسی می خواند . هر گاه شب برای نماز بر می خاست ، ابو جهل و مشرکان می آمدند و به قرآن خواندن او ، خوبْ گوش می دادند و چون «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» می گفت ، انگشتانشان را در گوش هایشان می گذاشتند و می گریختند ، و آن را که تمام می کرد ، دوباره می آمدند و گوش می دادند . ابو جهل می گفت : پسر ابو کَبْشه (یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله ) ، نام پروردگارش را تکرار می کند و عاشق اوست!» . سپس امام صادق علیه السلام فرمود : «او راست می گفت ، هر چند آدم بسیار دروغگویی بود . پس خداوند ، فرو فرستاد : «و هر گاه در قرآن ، پروردگارت را به یکتایی اش یاد کنی ، آنان ، از سرِ بیزاری ، پشت می کنند و می گریزند» ؛ و آن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بود» .

ج بلند «بسم اللّه » گفتن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نمازامام علی علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله در نمازهای واجب ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند می گفت .

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را در هر دو سوره[ی هر رکعت نماز] ، با صدای بلند ، قرائت می کرد .

.


ص: 300

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أمَّنی جَبرَئیلُ علیه السلام عِندَ الکَعبَهِ ، فَجَهَرَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

سنن الدارقطنی عن الحکم بن عمیر :صَلَّیتُ خَلفَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَجَهَر فِی الصَّلاهِ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ؛ فی صَلاهِ اللَّیلِ ، وفی صَلاهِ الغَداهِ وصَلاهِ الجُمُعَهِ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا صَلّی بِالنّاسِ جَهَرَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (3)

المستدرک علی الصحیحین عن أنس :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (4)

المغنی :عَن أنسٍ أنَّهُ صَلّی وجَهَرَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، وقالَ : أقتَدی بِصَلاهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . (5)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلَّمَنی جَبرَئیلُ علیه السلام الصَّلاهَ ، فَقامَ فَکَبَّرَ لَنا ، ثُمَّ قَرَأَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فیما یُجهَرُ بِهِ فی کُلِّ رَکعَهٍ . (6)

د إجهارُ أهلِ البَیتِ علیهم السلام بِها فِی الصَّلاهِالسنن الکبری عن الشعبی :رَأَیتُ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام وصَلَّیتُ وَراءَهُ ، فَسَمِعتُهُ یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (7)

.

1- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 309 ح 27 عن النعمان بن بشیر .
2- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 310 ح 31 ، کنزالعمّال : ج 8 ص 118 ح 22179 نقلاً عن أبی نعیم .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 295 ح 87 عن منصور بن حازم ، بحار الأنوار : ج 85 ص 74 ح 3 .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 358 ح 853 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 22 نقلاً عن الطبرانی والدارقطنی والبیهقی فی شُعب الإیمان .
5- .المغنی لابن قدامه : ج 1 ص 522 .
6- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 307 ح 18 عن أبی هریره .
7- .السنن الکبری : ج 2 ص 70 ح 2401 ، کنزالعمّال : ج 8 ص 118 ح 22177 .

ص: 301



د - بلند «بسم اللَّه» گفتن اهل بیت علیهم السلام در نماز
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل علیه السلام در کنار کعبه ، پیشْ نماز من شد و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را با صدای بلند گفت .

سنن الدار قُطْنی به نقل از حکم بن عُمَیر :پشت سرِ پیامبر صلی الله علیه و آله به نماز ایستادم . در نماز ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند گفت و [همچنین ]در نماز شب و در نماز صبح و نماز جمعه .

امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، هر گاه با مردم نماز می خواند ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند می گفت .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از اَ نَس :شنیدم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را با صدای بلند می گوید .

المغنی :روایت شده است که اَ نَس ، نماز خواند و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند گفت و اظهار داشت : من به نماز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله اقتدا می کنم .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل علیه السلام نماز را به من آموخت . او ایستاد و برای ما تکبیر [نماز را ]گفت . سپس در هر رکعت از نمازهایی که بلند خوانده می شوند ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند گفت .

د بلند «بسم اللّه » گفتن اهل بیت علیهم السلام در نمازالسنن الکبری به نقل از شَعبی :علی بن ابی طالب علیه السلام را دیدم و پشت سرِ او به نماز ایستادم . شنیدم که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را با صدای بلند گفت .

.


ص: 302

مسند زید :زَیدُ بنُ عَلیٍّ عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ عَن عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهم السلام أنَّهُ کانَ یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

الکافی عن صفوان الجمّال :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام أیّاما ، فَکانَ إذا کانَت صلاهٌ لا یُجهَرُ فیها ، جَهَرَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، وکانَ یَجهَرُ فِی السّورَتَینِ جَمیعا . (2)

الأمالی للطوسی عن أبی حفص الصائغ :صَلَّیتُ خَلفَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام ، فَجَهَرَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (3)

قرب الإسناد عن حنّان بن سدیر :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام المَغرِبَ ، فَتَعَوَّذَ جِهارا : أعوذُ بِاللّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ، وأَعوذُ بِاللّهِ أن یَحضُرونِ ، ثُمَّ جَهَرَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (4)

الإمام الرضا علیه السلام :الإِجهارُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فی جَمیعِ الصَّلَواتِ سُنَّهٌ . (5)

عیون أخبار الرضا علیه السلام عن رجاء بن أبی الضحّاک :بَعَثَنِی المَأمونُ فی إِشخاصِ عَلیِّ بنِ موسی علیه السلام مِنَ المَدینَهِ ... فَکُنتُ مَعَهُ مِنَ المَدینَهِ إلی مَروٍ ، فَوَاللّهِ ما رَأَیتُ رَجُلاً کانَ أتقی للّهِِ تَعالی مِنهُ ... وکانَ علیه السلام یَجهَرُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فی جَمیعِ صَلَواتِهِ ؛ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ . (6)

.

1- .مسند زید : ص 104 .
2- .الکافی : ج 3 ص 315 ح 20 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 68 ح 246 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 273 ح 513 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 79 ح 17 .
4- .قرب الإسناد : ص 124 ح 436 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 289 ح 1158 نحوه ، بحار الأنوار : ج 85 ص 35 ح 25 وص 79 ح 16 .
5- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 123 ح 1 عن الفضل بن شاذان ، بحار الأنوار : ج 85 ص 75 ح 6 .
6- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 180 ح 5 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 79 ح 15 .

ص: 303

مسند زید :زید بن علی ، از پدرش [امام زین العابدین علیه السلام ] ، از جدّش [امام حسین علیه السلام ] ، از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کرده است که ایشان (علی علیه السلام ) ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را با صدای بلند می گفت .

الکافی به نقل از صفوان جمّال :چند روز پشت سرِ امام صادق علیه السلام نماز خواندم . ایشان ، در نمازی هم که بلند خوانده نمی شود ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند می گفت ، و در هر دو سوره[ی هر رکعت نماز] ، آن را بلند می گفت .

الأمالی ، طوسی به نقل از ابو حفص صائغ :پشت سرِ امام صادق علیه السلام نماز خواندم . او «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را با صدای بلند گفت .

قرب الإسناد به نقل از حنّان بن سَدیر :نماز مغرب را پشت سرِ امام صادق علیه السلام خواندم . بلند گفت : «به خدای شنوایِ دانا پناه می برم از شیطانِ رانده شده ؛ و به خدا پناه می برم از این که شیاطین ، نزد من بیایند» . سپس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را هم با صدای بلند گفت .

امام رضا علیه السلام :بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» در همه نمازها ، سنّت [و مستحّب ]است .

عیون أخبار الرضا علیه السلام به نقل از رجاء بن ابی ضحّاک :مأمون ، مرا فرستاد تا علی بن موسی [الرضا علیه السلام ]را از مدینه [به خراسان] بیاورم ... . من از مدینه تا مرو با ایشان بودم . به خدا سوگند ، مردی خداترس تر از او ندیدم ... . در همه نمازهایش ، در شب و روز ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند می گفت .

.


ص: 304

الإمام الصادق علیه السلام :اِجتَمَعَ آلُ مُحَمَّدٍ علیهم السلام عَلَی الجَهرِ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

دعائم الإسلام :رُوّینا عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعَن عَلیٍّ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ وعَلیِّ بنِ الحُسَینِ ومُحَمَّدِ بنِ عَلیٍّ وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجمَعینَ أنَّهُم کانوا یَجهَرونَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فیما یُجهَرُ فِیهِ بِالقِراءَهِ مِنَ الصَّلَواتِ فی أوَّلِ فاتِحَهِ الکِتابِ وأَوَّلِ السّورَهِ فی کُلِّ رَکعَهٍ ، ویُخافِتونَ بِها فیما تُخافَتُ فیهِ تِلکَ القِراءَهُ مِنَ السّورَتَینِ جَمیعا . وقالَ عَلیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام : اِجتَمَعنا وُلدَ فاطِمَهَ علیهاالسلام عَلی ذلِکَ (2) . (3)

ه الإِجهارُ بِها مِن عَلاماتِ الإِیمانِرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حَدیثٍ ذَکَرَ فیهِ أنَّ اللّهَ عز و جل لَمّا خَلَقَ إبراهیمَ علیه السلام کَشَفَ لَهُ عَن بَصَرِهِ فَنَظَرَ إلی أنوارِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وأَهلِ بَیتِهِ علیهم السلام فی جانِبِ العَرشِ ، إلی أن قالَ :قالَ [إبراهیمُ علیه السلام ] : إلهی وسَیِّدی ، وأَری عِدَّهَ أنوارٍ حَولَهُم لا یُحصی عِدَّتَهُم إلّا أنتَ! قالَ : یا إبراهیمُ ، هؤُلاءِ شیعَتُهُم ومُحِبُّوهُم . قالَ : إلهی وسَیِّدی ، بِمَ یُعرَفُ شیعَتُهُم ومُحِبُّوهُم؟ قالَ : یا إبراهیمُ ، بِصَلاهِ الإحدی وَالخَمسینَ ، وَالجَهرِ بِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، وَالقُنوتِ قَبلَ الرُّکوعِ ، وسَجدَتَیِ الشُّکرِ ، وَالتَّخَتُّمِ بِالیَمینِ . (4)

.

1- .تفسیر روض الجنان : ج 1 ص 50 عن الإمام الرضا عن أبیه علیهماالسلام .
2- .قال العلّامه الحلّی فی تذکره الفقهاء : «یجب الجهر بالبسمله فی مواضع الجهر ، ویستحبّ فی مواضع الإخفات فی أوّل الحمد وأوّل السوره عند علمائنا ... وقال الشافعی : یستحبّ الجهر بها قبل الحمد والسوره فی الجهریّه والإخفاتیّه ، وبه قال عمر وابن زبیر وابن عبّاس وابن عمر وأبو هریره وهو مذهب عطاء وطاووس وسعید بن جبیر ومجاهد ... وقال الثوری والأوزاعی وأبو حنیفه وأحمد وأبو عبید : لا یجهر بها بحال ... وقال النخعی : جهر الإمام بها بدعه. وقال مالک : المستحبّ أن لا یقرأها. وقال ابن أبی لیلی ، والحکم وإسحاق : إن جهرت فحسن ، وإن أخفیت فحسن» (ولمزید الاطّلاع علی هذه الأقوال ومصادرها راجع : تذکره الفقهاء : ج 3 ص 152 و 153) .
3- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 160 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 81 ح 22 .
4- .الفضائل : ص 133 عن عبد اللّه بن أبی وقّاص ، بحار الأنوار : ج 36 ص 151 ح 131 وج 85 ص 80 ح 20 .

ص: 305



ه - بلند گفتن «بسم اللَّه» از نشانه های ایمان است
امام صادق علیه السلام :خاندان محمّد صلی الله علیه و آله بر بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، هم داستان اند .

دعائم الإسلام :برای ما روایت شده است که پیامبر خدا و علی و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد که درودهای خدا بر همه ایشان باد ، در نمازهایی که قرائت در آنها بلند خوانده می شود ، در آغاز «فاتحه الکتاب» وآغاز سوره ، در هر رکعتی ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را بلند می گفتند ، و در نمازهایی که هر دو سوره در آنها آهسته خوانده می شود ، آن را آهسته می گفتند . امام زین العابدین علیه السلام نیزفرموده است:«مافرزندان فاطمه علیهاالسلام،براین،هم داستانیم». (1)

ه بلند گفتن «بسم اللّه » از نشانه های ایمان استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی که در آن فرمود : خداوند عز و جل چون ابراهیم را آفرید ، پرده از دیده اش کنار زد و او ، انوار محمّد صلی الله علیه و آله و اهل بیتِ او را در کنار عرش دید :[ابراهیم علیه السلام ]گفت : معبودا و سرورا ! پیرامون ایشان ، نورهایی می بینم که شمارِ آنها را کسی جز تو نمی داند . خداوند فرمود : «ای ابراهیم ! آنها پیروان و دوستداران ایشان اند» . ابراهیم علیه السلام گفت : معبودا و سرورا ! پیروان و دوستداران ایشان ، به چه شناخته می شوند ؟ فرمود : «ای ابراهیم ! به پنجاه و یک [رکعت] نماز (2) و بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» و قنوت خواندن پیش از رکوع و گزاردن دو سجده شکر [در پایان نماز] و انگشتری را در دست راست کردن» .

.

1- .علّامه حلّی رحمه الله در تذکره الفقهاء می گوید : در نمازهایی که با صدای بلند خوانده می شوند ، بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، واجب است و در نمازهای آهسته ، از نظر علمای امامیه ، بلند گفتن آن در اوّل حمد و اوّل سوره ، مستحب است ... . شافعی می گوید : بلند گفتن «بسم اللّه » قبل از حمد و سوره در نمازهای بلند و آهسته، هر دو ، مستحب است . عمر و ابن زبیر و ابن عبّاس و ابن عمر و ابو هُرَیره و عطا و طاووس و ابن جبیر و مجاهد، همین نظر را دارند... ؛ امّا ثوری و اَوزاعی و ابو حنیفه و احمد و ابو عبید گفته اند : در هیچ حال ، نباید آن را با صدای بلند گفت ... . نخعی ، گفته است : بلند گفتن آن ، بدعت است . مالک می گوید : مستحب است که «بسم اللّه » ، بلند قرائت نشود . ابن ابی لیلی ، حَکَم و اسحاق نیز گفته اند : چه بلند گفته شود و چه آهسته ، در هر دو صورت ، نیکوست .
2- .هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله .

ص: 306

الإمام الصادق علیه السلام :إذا کانَ یَومُ القِیامَهِ یُقبِلُ قَومٌ عَلی نَجائِبَ (1) مِن نورٍ یُنادونَ بِأَعلی أصواتِهِم : الحَمدُ للّهِِ الَّذی صَدَقَنا وَعدَهُ ، وأَورَثَنا أرضَهُ نَتَبَوَّأُ (2) مِنَ الجَنَّهِ حَیثُ نَشاءُ ، فَتَقولُ الخَلائِقُ : هذِهِ زُمرَهُ الأَنبِیاءِ ، فَإِذَا النِّداءُ مِن قِبَلِ اللّهِ عز و جل : هؤُلاءِ شیعَهُ عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، فَهُم (3) صَفوَتی مِن عِبادی ، وخِیَرَتی مِن بَرِیَّتی ، فَتَقولُ الخَلائِقُ : إلهَنا وسَیِّدَنا ، بِما نالوا هذِهِ الدَّرَجَهَ؟ فَإِذَا النِّداءُ مِن قِبَلِ اللّهِ : بِتَخَتُّمِهِم بِالیَمینِ ، وصَلاتِهِم إحدی وخَمسینَ ، وإطعامِهِمُ المِسکینَ ، وتَعفیرِهِمُ الجَبینَ ، وجَهرِهِم بِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . (4)

الإمام العسکریّ علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل أوحی إلی جَدّی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنّی خَصَصتُکَ وعَلیّا وحُجَجی مِنهُ إلی یَومِ القِیامَهِ وشیعَتَکُم بِعَشرِ خِصالٍ إلی أن قالَ : وَالجَهرِ بِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . (5)

عنه علیه السلام :عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ : صَلاهُ الخَمسینَ ، وزِیارَهُ الأَربَعینَ ، وَالتَّخَتُّمُ فِی الیَمینِ ، وتَعفیرُ الجَبینِ ، وَالجَهرُ بِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . (6)

.

1- .النَّجیبُ : الفاضل من کلِّ حیوان ، والجمع : النُّجَباءُ ؛ والاُنثی : النَّجیبَهُ ، والجمع : النجائب (مجمع البحرین : ج 3 ص 1749 «نجب») .
2- .أی ننزل منازلها حیث نهوی (مجمع البحرین : ج 1 ص 200 «بوأ») .
3- .فی المصدر : «فهو» ، والتصویب من بحار الأنوار .
4- .تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 524 ح 38 نقلاً عن الکراجکی فی کنز الفوائد ، بحار الأنوار : ج 36 ص 69 ح 16 وج 85 ص 79 ح 19 .
5- .مستدرک الوسائل : ج 4 ص 188 ح 4454 نقلاً عن الهدایه للحسین بن حمدان .
6- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 52 ح 122 ، المزار للمفید : ص 53 ، مصباح المتهجّد : ص 788 ، الإقبال : ج 3 ص 100 ، روضه الواعظین : ص 215 وفیها «صلاه إحدی وخمسین» بدل «صلاه الخمسین» ، بحار الأنوار : ج 101 ص 106 ح 17 .

ص: 307

امام صادق علیه السلام :چون روز قیامت شود ، مردمانی سوار بر ماده شترانی نَژاده از نور می آیند و بانگ بر می دارند که : «سپاس ، خدای را که به وعده اش با ما وفا کرد و زمینش را به ما میراث داد تا در هر جای از بهشت که بخواهیم ، ساکن شویم» . پس خلایق می گویند : «اینان ، گروه پیامبران اند» ؛ امّا از جانب خداوند عز و جل بانگ می آید که : «اینان ، پیروان علی بن ابی طالب اند . اینان ، بندگان برگزیده من و آفریدگانِ منتخب من هستند» . خلایق می گویند : ای معبود ما و ای سرور ما ! از چه سبب به این مقام رسیده اند ؟ از جانب خداوند ، ندا می آید که : «از برای کردن انگشتری در دست راست ، گزاردن پنجاه و یک رکعت نماز ، غذا دادن به مستمندان ، نهادن پیشانی بر خاک [در سجده] ، و بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» » .

امام عسکری علیه السلام :خداوند عز و جل به جدّم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وحی فرمود که : «من ، تو و علی را و حجّت هایم را از نسل او تا روز قیامت و [نیز] پیروان شما را ، به ده خصلت ، ممتاز گردانیدم ... » تا آن که فرمود : «و بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» » .

امام عسکری علیه السلام :نشانه های مؤمن ، پنج چیز است : [گزاردن] پنجاه رکعت نماز [در شبانه روز] ، زیارت اربعین ، انگشتری را در دست راست کردن ، پیشانی بر خاک نهادن [در برابر خدا] ، و بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» .

.


ص: 308



پژوهشی در باره جَهر به «بَسمَله»

1 . جهر به «بَسمَله» در سنّت نبوی صلی الله علیه وآله
2 . سنّت جهر به «بَسمَله» ، در عمل صحابه
پژوهشی در باره جَهر به «بَسمَله»در مورد «جَهْر به بَسمَله (بلند گفتنِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)» در نماز ، چند نکته قابل توجّه است :

1 . جهر به «بَسمَله» در سنّت نبوی صلی الله علیه و آلهاز احادیث مُستفیض (1) و غیر قابل تردید اهل سنّت و شیعیان اهل بیت علیهم السلام ، چنین برمی آید که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت او ، (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) را در همه نمازها ، حتّی نمازهای اِخفاتی ، (2) به جَهر می خوانده اند . (3) از این رو ، همه فقیهان امامیّه ، بر وجوب جَهر به بَسمَله در نمازهای صبح و شب و جمعه ، و بر مطلوب بودن آن در نمازهای اِخفاتی ، اجماع دارند .

2 . سنّت جهر به «بَسمَله» ، در عمل صحابهعلاوه بر امیر مؤمنان علیه السلام ، دیگر صحابیان و حتّی خلفای سه گانه نیز این سنّت را رعایت می نمودند . در نقل های معتبر از جمعی از صحابیان و تابعیان آمده است که پشت سر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان علیه السلام ، ابو بکر و عمر و عثمان، نماز خواندند و آنان ، همگی بَسمَله را به جهر می خواندند . از جمله صحابیانی که جَهر به بَسمَله از

.

1- .مُستفیض ، به حدیثی اطلاق می شود که پایین تر از حدّ «تَواتُر» است ؛ امّا راویان متعدّد در هر طبقه از راویان دارد .
2- .مقصود ، نمازهایی هستند که باید با «اِخفات (آهستگی)» خوانده شوند ، نه با «جَهر (بلند خواندن)» .
3- .کثرت این احادیث ، در حدّی است که بعید نیست به حدّ تَواتُر نیز برسند .

ص: 309

آنان نقل شده، عمّار، اَنَس، عبد اللّه بن مسعود، عبد اللّه بن عمر، عبد اللّه بن زبیر، عایشه ، ابو بکر، عمر، عثمان، حکم بن عمیر، عامر بن واثله لیثی (ابو طفیل)، نعمان بن بشیر، عبید بن رِفاعه و ابو هُرَیره هستند . در مقابل ، باید برخی نقل ها را که به پیامبر صلی الله علیه و آله ، امیر مؤمنان علیه السلام ، اَنَس ، خلفای سه گانه و ابن عبّاس نسبت داده اند که اصلاً نماز را بدون بَسمَله و یا به اِخفات می خوانده اند، تلاش هایی برای توجیه بدعت بنی امیّه شمرد، چنان که در ادامه این تحلیل ، روشن خواهد شد . علاوه بر کثرت و قوّت غیر قابل قیاس احادیث دسته اوّل، از جمله شواهد آن ، احادیثی هستند که اعتراض عمومی اهل مدینه را در مقابل معاویه در تغییر دادن سنّت جَهر و ترک بَسمَله نقل می کنند . وقتی معاویه در زمان حکومتش به ترک این سنّت و سیره اقدام می کند، با اعتراض فراگیر صحابیان و تابعیانِ حاضر در مدینه مواجه می گردد . شافعی ، در کتاب الاُمّ و دارقُطنی و بیهقی در کتاب های سنن خود ، در باره ترک سنّت و سیره جَهر به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» توسّط معاویه و اعتراض عمومی به این کار او ، نقل کرده اند که : معاویه به مدینه آمد و نماز جماعت را برای مردم خواند و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را نخواند و هر گاه به سجده می رفت و سر بر می داشت ، تکبیر نمی گفت . چون نمازش را سلام داد ، مهاجران و انصار ، صدا زدند : «ای معاویه! از نمازت دزدیدی! «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» و تکبیر ، کجا رفت ؟ » . از آن پس ، چون نماز خواند ، در اُمّ القرآن (سوره حمد) و سوره بعد از آن ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» گفت و هنگامی که برای رفتن به سجده خم شد ، «اللّه أکبر» گفت . (1) حاکم نیشابوری نیز پس از نقل این روایت در کتاب المستدرک ، آن را صحیح می شمارد . (2)

.

1- .ر . ک : الدرّ المنثور : ج 1 ص 20.
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 233 .

ص: 310



3 . دگرگونی سنّت جَهر به «بَسمَله»
ملاحظه می کنید که با حذف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» از سوره های نماز ، صحابیان و تابعیان ، فریاد برمی آورند . این ، نشانگر آن است که علاوه بر این که جزئیت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» برای سوره حمد و دیگر سوره ها ، از مسلّمات در نزد صحابیان بوده است، جَهر به آن نیز از سنّت مستمر ، شمرده می شده است؛ زیرا اگر خلفای پیشین نیز پایبند به جَهر به بَسمَله نبودند ، معاویه با چنان اعتراضی عمومی رو به رو نمی شد و بهانه ای هم برای توجیه عمل خود داشت .

3 . دگرگونی سنّت جَهر به «بَسمَله»مطابق نقل محدّثان شیعه و اهل سنّت، التزام به جَهْر به بَسمَله ، تا اوایل زمان حکومت بنی امیّه ادامه داشت و این بدعت ، در زمان حکومت سلاطین اُمَوی پیدا شد . نخستین کسی که سنّت جَهر به بَسمَله را به اِخفات تغییر داد، عمرو بن سعید بن عاص ، حاکم اُمَوی مدینه بود . بیهقی ، از زُهْری نقل می کند که : از سنّت نماز ، این بود که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» قرائت شود و نخستین کسی که آن را آهسته خواند ، عمرو بن سعید بن عاص ، حاکم مدینه بود . او فردی خجالتی بود . (1) البتّه چنان که از روایت شافعی و دارقُطْنی و بیهقی دانستید، نخستین کسی که اقدام به ترک گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» در نماز کرد ، معاویه بود ؛ ولی پس از مواجهه با اعتراض عمومی صحابیان و تابعیان مدینه، عقب نشینی نمود؛ لیکن این سیاست ، توسّط زمامداران و حاکمان اُمَوی ادامه یافت . علّامه امینی ، پس از نقل خبر نقل شده ، می گوید : این احادیث ، نشان می دهند که از زمان نزول قرآن ، بَسمَله همچنان جزئی از سوره

.

1- .الدرّ المنثور : ج 1 ص 20 .

ص: 311



4 . ستیز اهل بیت علیهم السلام با این بدعت
شمرده می شده است و امّت ، با آن ، این گونه رفتار می کرده اند و بدان ، باور قلبی داشته اند. به همین دلیل ، زمانی که معاویه آن را [در ذو قار] ترک کرد ، مهاجران و انصار گفتند : «او از نماز ، دزدیده است» و معاویه هم دلیلی بر این که بَسمَله ، جزئی از سوره نیست ، نیاورد ؛ بلکه نمازش را اعاده کرد و این بار «بسم اللّه » گفت و یا در بقیّه نمازش به آن ، پایبندی نشان داد . در صورتی که اگر در آن روز ، قولی در خصوص این که بَسمَله ، جزئی از سوره نیست ، وجود می داشت ، قطعا معاویه به آن احتجاج می کرد ؛ امّا چنین قولی بعدها ساخته شد تا عمل معاویه و دیگر اُمَویان مانند او که با وجود روشن شدن راه از بیراهه ، همچنان از او پیروی کردند ، توجیه گردد . (1)

4 . ستیز اهل بیت علیهم السلام با این بدعتاز احادیث اهل بیت علیهم السلام به روشنی بر می آید که آنان برای ادای تکلیف خود در تبیین احکام الهی و نیز برای حراست از سنّت نبوی صلی الله علیه و آله و ستیز با بدعت حذف بَسمَله و یا اِخفاتِ (آهسته گفتنِ) آن ، بر بیان حکم واقعی آن ، تأکید و اصرار مضاعفی داشته اند . در این جهت ، آنان ، جَهر به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را به عنوان یکی از شعارهای اهل بیت علیهم السلام و پیروانشان برشمردند ؛ بلکه وضوح سنّت بودن جَهر به بَسمَله را (در مقابل بدعت حذف را اِخفات آن) ، در حدّ وضوح حرمت خَمر و باطل بودن مسح بر کفش (به جای مسح بر پا) دانستند و تقیّه را در این موارد ، روا نشمردند . (2)

.

1- .الغدیر : ج 10 ص 202 .
2- .امام صادق علیه السلام می فرماید : «التَّقِیَّهُ دینی ودینُ آبائی إلّا فی ثَلاثٍ : فی شُربِ المُسکِرِ ، وَالمَسحِ عَلَی الخُفَّینِ ، وتَرکِ الجَهرِ ب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ؛ تقیّه کردن ، آیین من و آیین پدرانم است ؛ مگر در سه چیز : در نوشیدن شراب ، مسح کردن [ هنگام وضو ] بر کفش ها ، و ترکِ بلند خواندن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» [ در نماز ]» (دعائم الإسلام : ج 1 ص 110) .

ص: 312

5 / 2تَجویدُ الکِتابَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا کَتَبتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَبَیِّنِ السّینَ فیهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله فی بَیانِ آدابِ کِتابَهِ البَسمَلَهِ :لا تَمُدَّ الباءَ إلَی المیمِ حَتّی تَرفَعَ السّینَ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :اُکتُب «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» مِن أجَوَدِ کِتابِکَ ، ولا تَمُدَّ الباءَ حَتّی تَرفَعَ السّینَ . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا کَتَبَ أحَدُکُم «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَلیَمُدَّ الرَّحمنَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن کَتَبَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَجَوَّدَهُ تَعظیما للّهِِ ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ . (5)

الإمام علیّ علیه السلام :تَنَوَّقَ (6) رَجُلٌ فی «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَغُفِرَ لَهُ . (7)

.

1- .تاریخ بغداد : ج 12 ص 340 ، تاریخ دمشق : ج 16 ص 6 ح 3826 ، البدایه والنهایه : ج 10 ص 195 ، الفردوس : ج 1 ص 278 ح 1087 کلّها عن زید بن ثابت ، کنزالعمّال : ج 10 ص 244 ح 29300 ؛ منیه المرید : ص 350 عن زید بن ثابت ، بحار الأنوار : ج 92 ص 34 ح 4 .
2- .منیه المرید : ص 350 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 92 ص 34 ح 4 ؛ الدرّ المنثور : ج 1 ص 27 نقلاً عن السلفی فی جزء له عن ابن عبّاس .
3- .الکافی : ج 2 ص 672 ح 2 عن سیف بن هارون مولی آل جعده ، مشکاه الأنوار : ص 250 ح 734 عن هارون مولی آل أبی جعده .
4- .منیه المرید : ص 350 عن أنس ، بحار الأنوار : ج 92 ص 34 ح 4 ؛ الفردوس : ج 1 ص 296 ح 1168 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 10 ص 244 ح 29299 نقلاً عن الخطیب فی الجامع .
5- .منیه المرید : ص 351 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 34 ح 4 ؛ الدرّ المنثور : ج 1 ص 27 نقلاً عن أبی نعیم فی تاریخ أصبهان وابن اشته فی المصاحف عن أنس .
6- .تنوّق وتنیّق : تجوّدَ وبالَغَ (مجمع البحرین : ج 3 ص 1850 «نوق») .
7- .شُعب الإیمان : ج 2 ص 546 ح 2667 عن قیس بن أبی حازم ، کنزالعمّال : ج 2 ص 296 ح 4045 ؛ منیه المرید : ص 351 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 35 ح 4 .

ص: 313



5 / 2 نیکو نوشتن «بسم اللَّه»

5 / 2نیکو نوشتن «بسم اللّه »پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» می نویسی ، «سین» آن را واضح بنویس .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان شیوه نوشتن «بسم اللّه » :«باء» را تا «میم» نکِش ؛ بلکه «سین» را بالا ببر (دندانه دار کن) .

امام صادق علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را به نیکوترین شکل بنویس و باء را [تا میم ]نکِش ؛ بلکه سین را بالا ببر (دندانه بده) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نوشت ، «الرحمن» را بکِشد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بنویسد و آن را ، به احترام خداوند ، نیکو بنویسد ، خدا ، او را می آمرزد .

امام علی علیه السلام :مردی در نوشتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» دقّت به خرج داد و نیکو نوشت و بدین سبب ، آمرزیده شد .

.


ص: 314

منیه المرید :رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ لِبَعضِ کُتّابِهِ : ألِقِ (1) الدَّواهَ ، وحَرِّفِ (2) القَلَمَ ، وَانصِبِ الباءَ ، وفَرِّقِ السِّینَ ، ولا تُعَوِّرِ المیمَ ، وحَسِّنِ اللّهَ ، ومُدَّ الرَّحمنَ ، وجَوِّدِ الرَّحیمَ ، وضَع قَلَمَکَ عَلی اُذُنِکَ الیُسری ؛ فَإِنَّهُ أذکَرُ لَکَ . (3)

5 / 3إکرامُ المَکتوبِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن رَفَعَ قِرطاسا مِنَ الأَرضِ مَکتوبا عَلَیهِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» إجلالاً للّهِِ ولِاسمِهِ عَن أن یُداسَ ، کانَ عِندَ اللّهِ مِنَ الصِّدّیقینَ ، وخُفِّفَ عَن والِدَیهِ وإن کانا مُشرِکَینِ . (4)

الدرّ المنثور عن عمر بن عبد العزیز :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله مَرَّ عَلی کِتابٍ فِی الأَرضِ ، فَقالَ لِفَتیً مَعَهُ : ما فی هذا؟ قالَ : «بِسمِ اللّهِ» ، قالَ : لُعِنَ مَن فَعَلَ هذا ، لا تَضَعوا «بِسمِ اللّهِ» إلّا فی مَوضِعِهِ . (5)

.

1- .لاقَ الدواهَ وأَلاقَها : أصلحَ مِدادها [ والمِدادُ : الحِبر] فَلاقَتِ الدواهُ ؛ لَصِقَ المدادُ بصوفِها (القاموس المحیط : ج 3 ص 281 «لاق») .
2- .تحریفُ القلم : قَطُّهُ مُحَرَّفا (الصحاح : ج 4 ص 1343 «حرف») .
3- .منیه المرید : ص 349 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 34 ح 4 ؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی : ص 448 ح 1093 ، أدب الإملاء والاستملاء : ج 2 ص 588 ح 507 ، تفسیر القرطبی : ج 13 ص 353 ، کنزالعمّال : ج 10 ص 314 ح 29566 نقلاً عن الدیلمی وکلّها عن معاویه .
4- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 32 عن أنس ، إرشاد القلوب : ص 185 ؛ ربیع الأبرار : ج 2 ص 335 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 29 نقلاً عن الخطیب فی تالی التلخیص وکلاهما عن أنس .
5- .الدرّ المنثور : ج 1 ص 29 نقلاً عن أبی داود فی مراسیله .

ص: 315



5 / 3 احترام نهادن به نوشته «بسم اللَّه»

منیه المرید :از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که به یکی از نویسندگانش فرمود : «دوات را لیقه کن و قلم را کج بُرش بزن ، [سَرِ] باء را بالا بکِش ، سین را دندانه دار بنویس ، میم را کور مکن ، اللّه را خوش بنویس ، الرحمن را بکِش و الرحیم را نیکو بنویس و قلمت را بر پشتِ گوشت بگذار ، که این کار ، برای به یاد سپردنت بهتر است» .

5 / 3احترام نهادن به نوشته «بسم اللّه »پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس کاغذی را که بر آن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نوشته شده و روی زمین افتاده است ، به احترام خداوند و جلوگیری از پایمال شدن نام او ، از زمین بردارد ، نزد خداوند ، از راستگویان به شمار می آید و [عذاب] برای پدر و مادرش سبُک می شود ، اگر چه مشرک بوده باشند .

الدرّ المنثور به نقل از عمر بن عبد العزیز :پیامبر صلی الله علیه و آله به نوشته ای که روی زمین افتاده بود ، بر خورد . به جوانی که همراهش بود ، فرمود : «در این ، چه نوشته است؟» . گفت : « بسم اللّه » . فرمود : «ملعون است کسی که این کار را کرده است . بسم اللّه را جز در جایگاهش قرار ندهید» .

.


ص: 316

. .


ص: 317



38 . گشاده رویی و خوش رویی

اشاره

38 . گشاده رویی و خوش روییدرآمدفصل یکم : تشویق به گشاده رویی و خوش روییفصل دوم : خاستگاه های گشاده روییفصل سوم : برکت های گشاده روییفصل چهارم : گشاده روییِ نکوهیده

.


ص: 318



درآمد

«بَشاشت» و «بِشْر» ، در لغت

درآمدبَشاشت و بِشْر ، در لغتواژه «بَشاشت» ، از ریشه «بشش» به معنای گشاده رویی ، شادابی ، خوش رویی و اظهار شادی در برخورد با دیگران است . ابن منظور ، در این باره می گوید : البَشُّ ، اللُّطفُ فِی المَسأَلَهِ وَ الإِقبالُ عَلَی الرَّجُلِ ... وَ البَشاشَهُ طَلاقَهُ الوَجهِ ... بَشاشَهُ اللِّقاءِ : الفَرَحُ بِالمَرءِ وَ الاِنبِساطُ إلَیهِ وَ الاُنسُ بِهِ . (1) بَشّ ، نرمش و مهربانی درخواهش ، و نیز روی آوردن به کسی است ... و بَشاشت : شکفتگی و باز بودن روی است ... . بشاشت در دیدار ، اظهار شادی و انبساط خاطر و خون گرمی نمودن در برخورد با دیگران است . نیز وی در تبیین معنای «بِشر» آورده است : البِشرُ : الطَّلاقَهُ ... وَ هُوَ حَسَنُ البِشرِ أی طَلقُ الوَجهِ . (2) بِشر ، گشادگی است ... و او خوش روست ، یعنی گشاده روست . ابن فارِس نیز در تبیین معنای مادّه «بشر» می گوید : الباءُ وَ الشّینُ وَ الرّاءُ ، أصلٌ واحِدٌ : ظُهورُ الشَّی ءِ مَعَ حُسنٍ وَ جَمالٍ . (3) باء و شین و راء ، یک ریشه است به معنای آشکار شدن چیزی با نیکویی و زیبایی .

.

1- .لسان العرب : ج 6 ص 266 مادّه «بشش» .
2- .لسان العرب : ج 4 ص 61 62 مادّه «بشر» .
3- .معجم مقاییس اللّغه : ج 1 ص 251 مادّه «بشر» .

ص: 319



گشاده رویی ، در حدیث

1 . رابطه گشاده رویی و حُسنِ خُلق

2 . ارزش گشاده رویی

با این بیان ، بِشر به معنای سُرور و خوش رویی و برخورد کردن با چهره باز و شادمانه است . بنا بر این ، «بَشاشت» و «بِشْر» ، به معنای شادی و سُروری است که هنگام دیدار با دیگران ، در چهره آشکار می گردد و حاکی از علاقه قلبی دیدار کننده است .

گشاده رویی ، در حدیثدر قرآن کریم ، واژه های «بَشاشت» و «بِشْر» به کار نرفته است ؛ ولی در احادیث نقل شده از اهل بیت علیهم السلام ، این واژه ها کاربرد فراوانی دارند . پیش از ملاحظه این روایات ، به نکات زیر ، توجّه فرمایید :

1 . رابطه گشاده رویی و حُسنِ خُلقگشاده رویی هنگام دیدار با دیگران ، یکی از مصادیق حُسن خُلق است ، بدین سان که حُسنِ خُلق در روایات اسلامی ، در دو معنا به کار رفته است : گاه به معنای گشاده رویی ، و گاه به معنای مطلقِ مکارم اخلاقی که گشاده رویی ، یکی از مصادیق آنهاست . از این رو ، افزون بر احادیث این بخش ، همه متون دینی که به حُسن خُلق (1) توصیه کرده اند ، نیز از متون این بخش محسوب می شوند .

2 . ارزش گشاده روییگشاده رویی در برخورد با دیگران ، یکی از ویژگی های همه پیامبران و اولیای دین ، بویژه خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان علیه السلام است . در روایات اسلامی ، گشاده رویی ، نوعی صدقه و بذل و بخشش محسوب شده است ؛ بلکه پیش از بذل و بیش از آن ، اهمّیت و ارزش دارد .

.

1- .این متون ، در ذیل عنوان «خُلق» در این دانش نامه خواهند آمد . إن شاء اللّه !

ص: 320



3 . فواید گشاده رویی

4 . خاستگاه گشاده رویی

این خصلت ، برای همه پسندیده است ؛ ولی برای کارگزاران نظام اسلامی ، اهمّیت بیشتری دارد . لذا امام علی علیه السلام رسما از کارگزاران خود می خواست که با گشاده رویی با مردم برخورد کنند . (1)

3 . فواید گشاده روییگشاده رویی ، آثار و برکات فراوانی برای زندگی فردی ، اجتماعی ، دنیوی و اُخروی انسان دارد . این خصلت ، سبب می شود که کینه و کدورت ، جای خود را به اُنس و الفت و محبّت دهد و بدین سان ، زمینه ساز آسایش جسم و جان و مهم تر از آن ، همدلی ، رفاه و آسایش خانوادگی و اجتماعی است . افزون بر این ، اگر گشاده رویی با قصد قربت انجام شود ، موجب نورانیت جان و نزدیکی به خدای مهربان و آسایش همیشگی در بهشت جاویدان است ، چنان که از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود : البِشرُ الحَسَنُ وَ طَلاقَهُ الوَجهِ مَکسَبَهٌ لِلمَحَبَّهِ وَ قُربَهٌ مِنَ اللّهِ ، وَ عُبوسُ الوَجهِ وَ سوءُ البِشرِ مَکسَبَهٌ لِلمَقتِ وَ بُعدٌ مِنَ اللّهِ . (2) روی خوش داشتن و گشاده رویی ، باعث جلب محبّت و تقرّب به خدا می شود ، و ترش رویی و بدبرخوردی ، موجب دشمنی و دوری از خدا .

4 . خاستگاه گشاده روییبا عنایت به نقش مثبت و سازنده گشاده رویی در زندگی مادّی و معنوی انسان ، روشن می گردد که توصیه اکید اسلام بر این خصلت پسندیده ، ریشه عقلی و انسانی دارد ، و حتّی اگر کسی عقیده به آخرت هم نداشته باشد ، برای آسایش دنیای خود ،

.

1- .ر . ک : ص 341 (تأکید بر گشاده رو بودن حکمرانان و کارگزاران ) .
2- .ر ک : ص 362 ح 103 .

ص: 321



5 . گشاده روییِ زیانبار

نیازمند خوش رویی است .

5 . گشاده روییِ زیانبارآخرین نکته این که گشاده رویی ، در همه جا و با همه کس ، پسندیده نیست ؛ بلکه گاه زیانبار و نکوهیده است ، مانند خوش رویی با افراد فاسد و تبهکار و بدعت گذار ، در صورتی که موجب تجرّی آنها به تبهکاری گردد . از این رو ، از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمود : أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، أن نَلقی أهلَ المعَاصی بِوُجوهٍ مُکفَهِرَّهٍ . (1) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ما دستور داد که با گنه پیشگان ، با چهره های در هم کشیده ، رو به رو شویم . امّا اگر گشاده رویی با گناهکاری ، موجب تنبّه و پشیمانیِ او گردد ، طبعا پسندیده و نیکوست ، چنان که خوش رویی با اشرار برای مصون ماندن از شرارت آنها ، بلا مانع است . (2)

.

1- .ر ک : ص 364 ح 109 .
2- .ر ک : ص 343 (گشاده رویی از روی مدارا و ملاحظه) و ص 359 ( از بین رفتن کینه ) .

ص: 322

الفصل الأوّل : الحثّ علی البشاشه والبشر1 / 1فَضلُ البَشاشَهِ وَالبِشرِأ مِن مَکارِمِ أخلاقِ الأَنبِیاءِ وَالأَولِیاءِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِن مَکارِمِ أخلاقِ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ ، البَشاشَهَ إذا تَزاوَروا ، وَالمُصافَحَهَ وَالتَّرحیبَ إذَا التَقَوا . (1)

ب مِن خَصائِصِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آلهشرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید عن أبی سعید الخدری :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ ... طَلقَ الوَجهِ ، بَسّاما مِن غَیرِ ضِحکٍ ، مَحزونا مِن غَیرِ عُبوسٍ . (2)

الطبقات الکبری عن عکرمه :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، کانَ إذا أتاهُ رَجُلٌ فَرَأی فی وَجهِهِ بِشرا أخَذَ بِیَدِهِ . (3)

.

1- .کنز العمّال : ج 9 ص 39 ح 24826 نقلاً عن ابن لال فی مکارم الأخلاق ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 29 کلاهما عن جابر بن عبداللّه الأنصاری .
2- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 11 ص 196 ؛ بحار الأنوار : ج 73 ص 208 .
3- .الطبقات الکبری : ج 1 ص 378 ، کنز العمّال : ج 7 ص 137 ح 18382 .

ص: 323



فصل یکم : تشویق به گشاده رویی و خوش رویی

1 / 1 ارزش گشاده رویی و خوش رویی

الف - از خوی های والای پیامبران و اولیا
ب - از ویژگی های پیامبرصلی الله علیه وآله
فصل یکم : تشویق به گشاده رویی و خوش رویی1 / 1ارزش گشاده رویی و خوش روییالف از خوی های والای پیامبران و اولیاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از جمله خوی های والای پیامبران و صدّیقان و شهیدان و نیکان ، این است که هر گاه به دیدار هم می روند ، گشاده رو باشند ، و چون به هم می رسند ، دست می دهند و به گرمی از یکدیگر استقبال می کنند .

ب از ویژگی های پیامبر صلی الله علیه و آلهشرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید به نقل از ابو سعید خُدری :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ... گشاده رو بود و چهره ای شاد داشت ، بی آن که بخندد ، و اندوهگین بود ، بی آن که ترش رو باشد .

الطبقات الکبری به نقل از عِکرِمه :پیامبر صلی الله علیه و آله چنان بود که هر گاه مردی نزدش می آمد و در چهره اش شادی می دید ، دست او را می گرفت .

.


ص: 324

الإمام الحسن علیه السلام :سَأَلتُ خالی هِندَ بنَ أبی هالَهَ عَن حِلیَهِ رَسولِ اللّهِ ، وکانَ وَصّافا لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله : ... فَقالَ : کانَ دائِمَ البِشرِ ، سَهلَ الخُلُقِ ، لَیِّنَ الجانِبِ . (1)

إرشاد القلوب :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ... خَفیفَ المُؤنَهِ ، کَریمَ الطَّبیعَهِ ، جَمیلَ المُعاشَرَهِ ، طَلقَ الوَجهِ ، بَشّاشا مِن غَیرِ ضِحکٍ ، مَحزونا مِن غَیرِ عُبوسٍ . (2)

کتاب الإخوان عن عکرمه :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا لَقِیَ الرَّجُلَ فَرَأی فی وَجهِهِ البِشرَ صافَحَهُ . (3)

سنن الترمذی عن عبد اللّه بن الحارث:ما رَأَیتُ أحَدا أکثَرَ تَبَسُّما مِنَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . (4)

المعجم الصغیر عن أنس :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن أفکَهِ النّاسِ مَعَ الصَّبِیِّ . (5)

المعجم الکبیر عن أبی اُمامه :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن أضحَکِ النّاسِ وأَطیَبِهِم نَفسا . (6)

ج مِن خَصائِصِ عَلِیٍّ علیه السلامالمناقب لابن شهرآشوب عن حریث فی وَصفِ عَلِیٍّ علیه السلام :کانَ علیه السلام بِشرُهُ دائِمٌ ، وثَغرُهُ باسِمٌ . (7)

.

1- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 316 و 318 ح 1 ، معانی الأخبار : ص 80 و 83 ح 1 کلاهما عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 41 و ص 45 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 16 ص 148 و 152 ح 4 ؛ المعجم الکبیر : ج 22 ص 155 و 158 ح 414 عن ابنٍ لأبی هاله التمیمی ، کنز العمّال : ج 7 ص 166 ح 18535 .
2- .إرشاد القلوب : ص 115 .
3- .الإخوان لابن أبی الدنیا : ص 193 ح 137 .
4- .سنن الترمذی : ج 5 ص 601 ح 3641 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 215 ح 17720 ، الشمائل المحمّدیه : ص 111 ح 228 ، الطبقات الکبری : ج 1 ص 372 ، اُسد الغابه : ج 3 ص 205 الرقم 2873 .
5- .المعجم الصغیر : ج 2 ص 39 ، دلائل النبوّه للبیهقی : ج 1 ص 331 ، مداراه الناس لابن أبی الدنیا : ج 1 ص 55 ولیس فیه « مع الصبیّ » .
6- .المعجم الکبیر : ج 8 ص 208 ح 7838 ، مداراه الناس لابن أبی الدنیا : ج 1 ص 55 وفیه « مِن أضحک الناس سنّا » ، کنز العمّال : ج 7 ص 140 ح 18399 .
7- .المناقب لابن شهرآشوب : ج 2 ص 115 ، بحار الأنوار : ج 41 ص 51 ح 3 .

ص: 325



ج - از ویژگی های علی علیه السلام
امام حسن علیه السلام :از دایی ام هند بن ابی هاله که وصف کننده پیامبر صلی الله علیه و آله بود ، در باره هیئت و شکل ظاهری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیدم : ... پس گفت : همیشه خوش رو ، نرم خو ، فروتن و مهربان بود .

إرشاد القلوب :پیامبر صلی الله علیه و آله ... کم خرج و زحمت ، آقامنش ، خوش معاشرت و گشاده رو بود . چهره ای شاد داشت ، بی آن که بخندد ، و اندوهگین بود ، بی آن که ترش رو باشد .

الإخوان ، ابن ابی الدنیا به نقل از عِکرِمه :پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه به کسی می رسید و در چهره اش شادی می دید ، با او دست می داد .

سنن الترمذی به نقل از عبد اللّه بن حارث :هیچ کس را ندیدم که به اندازه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تبسّم بر لب داشته باشد .

المعجم الصغیر به نقل از اَنَس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، از شوخ ترینِ مردمان با کودکان بود .

المعجم الکبیر به نقل از ابو اُمامه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از خندان ترین و پاک نهادترینِ مردمان بود .

ج از ویژگی های علی علیه السلامالمناقب ، ابن شهرآشوب به نقل از حریث ، در وصف امام علی علیه السلام :همیشه خوش رو بود و لبخند بر لب داشت .

.


ص: 326

د مِن خَصائِصِ العُرَفاءِالإمام علی علیه السلام :العارِفُ وَجهُهُ مُستَبشِرٌ مُتَبَسِّمٌ ، وقَلبُهُ وَجِلٌ مَحزونٌ . (1)

ه أوَّلُ البِرِّ وَالنَّوالِالإمام علی علیه السلام :البِشرُ أوَّلُ البِرِّ . (2)

عنه علیه السلام :بِشرُکَ أوَّلُ بِرِّکَ ، ووَعدُکَ أوَّلُ عَطائِکَ . (3)

عنه علیه السلام :البِشرُ أوَّلُ النَّوالِ . (4)

عنه علیه السلام :البِشرُ أوَّلُ النّائِلِ ! (5)

عنه علیه السلام :حُسنُ البِشرِ أوَّلُ العَطاءِ ، وأَسهَلُ السَّخاءِ . (6)

و أوَّلُ المُروءَهِالإمام علی علیه السلام :أوَّلُ المُروءَهِ البِشرُ ، وآخِرُهَا استِدامَهُ البِرِّ . (7)

عنه علیه السلام :أوَّلُ المُرُوَّهِ طَلاقَهُ الوَجهِ ، وآخِرُهَا التَّوَدُّدُ إلَی النّاسِ . (8)

ز أحَدُ العَطاءَینِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ ، إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم ، فَالقَوهُم بِطَلاقَهِ الوَجهِ وحُسنِ البِشرِ . (9)

.

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 105 ح 1985 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 60 ح 1515 .
2- .غرر الحکم : ج1 ص 79 ح 296 .
3- .غرر الحکم : ج3 ص 268 ح 4452 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 196 ح 4010 .
4- .غرر الحکم : ج1 ص 167 ح 634 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 25 ح 254 .
5- .غرر الحکم : ج1 ص 140 ح 519 .
6- .غرر الحکم : ج3 ص388 ح 4835 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 228 ح 4385 .
7- .غرر الحکم: ج2 ص460 ح3292 ، عیون الحکم والمواعظ : ص124 ح2824 وفیه « الفتوّه » بدل « المروءه » .
8- .غرر الحکم : ج2 ص 460 ح 3290 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 124 ح 2822 .
9- .الکافی : ج 2 ص 103 ح 1 عن الحسن بن الحسین عن الإمام الصادق علیه السلام ، مشکاه الأنوار : ص 393 ح 1291 ، بحار الأنوار : ج 74 ص 169 ح 36 .

ص: 327



د - از ویژگی های عارفان
ه - نخستین احسان و دَهِش
و - آغاز جوان مردی
ز - یکی از دو دَهِش
د از ویژگی های عارفانامام علی علیه السلام :عارف ، چهره اش شادان و خندان است ، و دلش ، ترسان و اندوهناک .

ه نخستین احسان و دَهِشامام علی علیه السلام :خوش رویی ، نخستین احسان است [که به همراهت می کنی] .

امام علی علیه السلام :خوش رویی تو ، نخستین احسان توست و وعده ات ، نخستین دَهِشَت .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، نخستین بخشش است .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، نخستین دَهِش است .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، نخستین دَهِش و آسان ترین سخاوتمندی است .

و آغاز جوان مردیامام علی علیه السلام :آغازِ جوان مردی ، خوش رویی است و پایانش ، ادامه دادنِ نیکی .

امام علی علیه السلام :آغازِ جوان مردی ، گشاده رویی است و پایانش ، مهرورزی با مردم .

ز یکی از دو دَهِشپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای پسران عبد المطّلب! شما هرگز نمی توانید همه مردم را از اموال خود ، بهره مند سازید . پس با آنان با گشاده رویی و خوش رویی برخورد کنید .

.


ص: 328

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّکُم لا تَسَعونَ النّاسَ بِأَموالِکُم ، وَلیَسَعهُم مِنکُم بَسطُ الوَجهِ وحُسنُ الخُلُقِ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم ، فَسَعوهُم بِطَلاقَهِ الوَجهِ وحُسنِ اللِّقاءِ ، فَإِنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم فَسَعوهُم بِأَخلاقِکُم . (2)

عنه علیه السلام :البِشرُ أحَدُ العَطاءَینِ . (3)

عنه علیه السلام :بَشاشَهُ الوَجهِ عَطِیَّهٌ ثانِیَهٌ . (4)

ح أحَدُ البِشارَتَینِالإمام علی علیه السلام :حُسنُ البِشرِ أحَدُ البِشارَتَینِ . (5)

ط أحَدُ القَرائَینِالإمام علی علیه السلام :البَشاشَهُ أحَدُ القَراءَینِ (6) . (7)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 212 ح 427 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 6 ص 90 ح 20 ، مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 461 ح 536 کلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 3 ص 6 ح 5158 ؛ الزهد للحسین بن سعید : ص 92 ح 13 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 98 .
2- .الأمالی للصدوق : ص 531 ح 718 عن عبد العظیم الحسنی عن الإمام الجواد عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 71 ص 384 ح 22 .
3- .غرر الحکم : ج2 ص 13 ح 1613 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 26 ح 319 .
4- .المواعظ العددیه : ص 54 .
5- .غرر الحکم : ج 3 ص 391 ح 4849 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 227 ح 4364 .
6- .قَرَیتُ الضَّیفَ من باب رَمی قِریً بالکسر والقصر ، والاسم : القَراءُ بالفتح والمدّ ( المصباح المنیر : ص 501 « قری » ) .
7- .غرر الحکم : ج 2 ص 28 ح 1692 .

ص: 329



ح - یکی از دو مژده
ط - یکی از دو میهمان نوازی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شما نمی توانید با اموالتان به همه مردم کمک کنید [ ؛ زیرا دارایی شما ، جوابگوی همگان نیست] . پس با گشاده رویی و خوش اخلاقی خود ، آنان را پوشش دهید .

امام علی علیه السلام :شما هرگز نمی توانید همه مردم را از اموالتان برخوردار سازید . پس ، از گشاده رویی و خوش برخوردی خویش ، برخوردارشان سازید ؛ زیرا من از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود : شما هرگز نمی توانید مردم را با اموال خود ، پوشش دهید . پس با اخلاقتان ، آنها را پوشش دهید » .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، یکی از دو دَهِش است .

امام علی علیه السلام :گشاده رویی ، دَهِش دوم (/ دیگری) است .

ح یکی از دو مژدهامام علی علیه السلام :خوش رویی ، یکی از دو مژده است . (1)

ط یکی از دو میهمان نوازیامام علی علیه السلام :گشاده رویی ، یکی از دو میهمان نوازی است . (2)

.

1- .مراد ، این است که چنان که وعده عطا و احسان ، برای کسی که طلب می کند ، مژده است ، خوش رویی با او نیز برای او مژده است و او را امیدوار می سازد . پس در اوّل ، آن مژده را باید به او داد .
2- .خوش رویی نسبت به دیگری ، یکی از دو میهمانی کردن است ، یعنی حکم میهمانی کردن را دارد .

ص: 330

ی أحَدُ النُّجحَینِالإمام علی علیه السلام :حُسنُ المَلقی أحَدُ النُّجحَینِ . (1)

1 / 2تَأکیدُ طَلاقَهِ الوَجهِ لِجَمیعِ النّاسِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَحِمَ اللّهُ کُلَّ سَهلٍ طَلِقٍ (2) . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِنَ المَعروفِ أن تَلقی أخاکَ بِوَجهٍ طَلقٍ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَحقِرَنَّ شَیئا مِنَ المَعروفِ ، وأَن تُکَلِّمَ أخاکَ وأَنتَ مُنبَسِطٌ إلَیهِ وَجهَکَ ، إنَّ ذلِکَ مِنَ المَعروفِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :کُلُّ مَعروفٍ صَدَقَهٌ ، ومِنَ المَعروفِ أن تَلقی أخاکَ ووَجهُکَ إلَیهِ مُنبَسِطٌ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَحقِرَنَّ مِنَ المَعروفِ شَیئا ... ولَو أن تَلقی أخاکَ ووَجهُکَ إلَیهِ مُنطَلِقٌ ، ولَو أن تَلقی أخاکَ فَتُسَلِّمَ عَلَیهِ . (7)

.

1- .غرر الحکم : ج3 ص 391 ح 4850 .
2- .طَلِقٌ : منبسط الوجه مُتهلِّلهُ (النهایه : ج 3 ص 134 « طلق » ) .
3- .الزهد للحسین بن سعید : ص 92 ح 70 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، مشکاه الأنوار : ص 316 ح 995 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 395 ح 71 .
4- .سنن الترمذی : ج 4 ص 347 ح 1970 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 111 ح 14715 و ص 143 ح 14883 ، الأدب المفرد : ص 99 ح 304 ، المعجم الأوسط : ج 9 ص 31 ح 9044 کلّها عن جابر بن عبد اللّه ، کنز العمّال : ج 6 ص 418 ح 16339 .
5- .سنن أبی داود : ج 4 ص 56 ح 4084 ، السنن الکبری : ج 10 ص 399 ح 21093 ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 359 ح 20658 وج 9 ص 64 ح 23265 ، الأدب المفرد : ص 344 ح 1182 کلاهما نحوه وکلّها عن جابر بن سلیم ، کنز العمّال : ج 15 ص 881 ح 43496 .
6- .تاریخ دمشق : ج 26 ص 385 ح 5689 عن جابر ، کنز العمّال : ج 6 ص 418 ح 16339 .
7- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 402 ح 15955 عن أبی تمیمه الهجینی ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2026 ح 144 ، صحیح ابن حبّان : ج 2 ص 282 ح 523 کلاهما عن أبی ذرّ نحوه ، کنز العمّال : ج 6 ص 440 ح 16444 ؛ تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 104 نحوه .

ص: 331



ی - یکی از دو کامیابی
1 / 2 تأکید بر گشاده رویی با همه مردم

ی یکی از دو کامیابیامام علی علیه السلام :خوش برخوردی ، یکی از دو کامیابی است .

1 / 2تأکید بر گشاده رویی با همه مردمپیامبر صلی الله علیه و آله :رحمت خدا بر هر نرم خوی گشاده رو باد !

پیامبر صلی الله علیه و آله :از جمله نیکی ، آن است که با برادرت با روی گشاده ، برخورد کنی .

پیامبر صلی الله علیه و آله :هرگز چیزی از نیکی را کوچک مشمار ؛ این که با برادرت با چهره ای گشاده سخن بگویی ، این خود از نیکی است .

پیامبر صلی الله علیه و آله :هر کار نیکی ، صدقه است ، و از نیکی است که در برخورد با برادرت ، با او گشاده رو باشی .

پیامبر صلی الله علیه و آله :هرگز چیزی از نیکی را کوچک مشمار ... ، اگر چه در برخورد با برادرت ، با او گشاده رو باشی و یا هنگام رسیدن به برادرت ، بر او سلام گویی .

.


ص: 332

تنبیه الخواطر عن سلیم بن جابر :أتَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ : عَلِّمنی خَیرا یَنفَعُنِیَ اللّهُ بِهِ . قالَ : لا تَحقِرَنَّ مِنَ المَعروفِ شَیئا ، ولَو أن تَصُبَّ دَلوَکَ فی إناءِ المُستَسقی وأَن تَلقی أخاکَ بِبِشرٍ حَسَنٍ ، وإذا أدبَرَ فَلا تَغتابَهُ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِنَ الصَّدَقَهِ أن تُسَلِّمَ عَلَی النّاسِ وأَنتَ مُنطَلِقُ الوَجهِ . (2)

الإمام الباقر علیه السلام :أتی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ أوصِنی ، فَکانَ فیما أوصاهُ أن قالَ : اِلقَ أخاکَ بِوَجهٍ مُنبَسِطٍ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :اِستَأذَنَ رَجُلٌ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ أوصِنی . قالَ : اُوصیکَ أن لا تُشرِکَ بِاللّهِ شَیْئاً ... وإذا لَقیتَ أخاکَ المُسلِمَ ، فَالقَهُ بِبِشرٍ حَسَنٍ . (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذَا التَقَی المُسلِمانِ فَسَلَّمَ أحَدُهُما عَلی صاحِبِهِ ، کانَ أحَبَّهُما إلَی اللّهِ أحسَنُهُما بِشرا لِصاحِبِهِ ، ونَزَلَت بَینَهُما مِئَهُ رَحمَهٍ ، لِلبادِئِ تِسعینَ ولِلمُصافِحِ عَشرا . (5)

.

1- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 115 ؛ کنز العمّال : ج 6 ص 440 ح 16445 نقلاً عن ابن أبی الدنیا .
2- .تفسیر الآلوسی : ج 5 ص 102 عن الحسن ، الدرّ المنثور : ج 2 ص 608 نقلاً عن البیهقی عن الحسن .
3- .الکافی : ج 2 ص 103 ح 3 ، مشکاه الأنوار : ص 144 ح 345 کلاهما عن أبی بصیر ، تحف العقول : ص 42 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 74 ص171 ح 38 .
4- .الزهد للحسین بن سعید : ص 81 ح 45 عن زید بن علی عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 134 ح 44 ؛ کنز العمّال : ج 16 ص 73 ح 43986 نقلاً عن الدیلمی عن الإمام علی علیه السلام .
5- .الفردوس : ج 1 ص 325 ح 1287 عن عمر بن الخطّاب ، کنز العمّال : ج 9 ص 114 ح 25245 ؛ بحار الأنوار : ج 76 ص 39 ولیس فیه ذیله من « ونزلت » .

ص: 333

تنبیه الخواطر به نقل از سلیم بن جابر :خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسیدم و گفتم : مرا خیری بیاموز که خداوند با آن ، مرا سود ببخشد . فرمود : «هیچ کار نیکی را کوچک مشمار ، اگر چه دلوِ آبت را در ظرف جوینده آبی بریزی یا با برادرت با خوش رویی برخورد کنی ، و چون رفت ، غیبتش را نکنی» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از شمارِ صدقه به حساب می آید که با گشاده رویی به مردم سلام کنی .

امام باقر علیه السلام :مردی نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! به من سفارشی فرما . از جمله سفارش هایی که پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود ، این بود که : «با برادرت ، با روی گشاده ، رو به رو شو» .

امام علی علیه السلام :مردی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله اجازه ملاقات خواست و گفت : ای پیامبر خدا ! به من سفارشی فرما . فرمود : «به تو سفارش می کنم که چیزی را شریک خدا نسازی ... و هر گاه به برادر مسلمانت رسیدی ، با روی خوش ، برخورد کنی » .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه دو مسلمان به هم برسند و یکی از آنها به دیگری سلام گوید ، محبوب ترینِ آن دو نزد خدا ، آن یکی است که با دیگری خوش روتر باشد ، و میان آنان ، صد رحمت فرود آید که نود رحمت ، برای آغاز کننده[ی سلام و خوش رویی] است ، و ده تای آن برای دستْ دهنده .

.


ص: 334

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُسلِمَینِ إذَا التَقَیا فَتَصافَحا وتَساءَلا ، أنزَلَ اللّهُ بَینَهُما مِئَهَ رَحمَهٍ ، تِسعَهً وتِسعینَ لِأَبَشِّهِما وأَطلَقِهِما وأَبَرِّهِما وأحسَنِهِما مُساءَلَهً بِأَخیهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :اُطلُبوا حَوائِجَکُم عِندَ حِسانِ الوُجوهِ ، فَإِن قَضاها قَضاها بِوَجهٍ طَلقٍ ، وإن رَدَّها رَدَّها بِوَجهٍ طَلقٍ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :البِشرُ مَنظَرٌ مونِقٌ (3) ، وخُلُقٌ مُشرِقٌ . (4)

عنه علیه السلام :البِشرُ إسداءُ الصَّنیعَهِ بِغَیرِ مَؤونَهٍ . (5)

عنه علیه السلام :البَشاشَهُ إحسانٌ . (6)

عنه علیه السلام :اِصحَبِ السُّلطانَ بِالحَذَرِ ، وَالصَّدیقَ بِالتَّواضُعِ وَالبِشرِ ، وَالعَدُوَّ بِما تَقومُ بِهِ عَلَیهِ حُجَّتُکَ . (7)

عنه علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ لِابنِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِیَّهِ :اُبذُل لِصَدیقِکَ نَفسَکَ ومالَکَ ، ولِمَعرِفَتِکَ رِفدَکَ (8) ومَحضَرَکَ ، ولِلعامَّهِ بِشرَکَ ومَحَبَّتَکَ . (9)

.

1- .المعجم الأوسط : ج 7 ص 341 ح 7672 ، تاریخ بغداد : ج 3 ص 58 ، تاریخ دمشق : ج 53 ص 326 کلاهما نحوه وکلّها عن أبی هریره .
2- .تاریخ أصبهان : ج 1 ص 363 الرقم 667 عن جابر ، قضاء الحوائج لابن أبی الدنیا : ص 58 ح 54 عن عمرو بن دینار ، کنز العمّال : ج 6 ص 520 ح 16810 .
3- .مونِقٌ : حَسَنٌ مُعجِبٌ ( تاج العروس : ج 13 ص 12 « أنق » ) .
4- .غرر الحکم : ج2 ص 156 ح 2168 .
5- .غررالحکم :ج1 ص389 ح1503 ، عیون الحکم والمواعظ :ص48 ح1217وفیه« ابتداء »بدل « إسداء » .
6- .غرر الحکم : ج1 ص13 ح 18 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 18 ح 47 .
7- .غرر الحکم : ج2 ص234 ح 2464 .
8- .الرِفدُ : العَطاءُ والعَونُ ( مجمع البحرین : ج 2 ص 717 « رفد » ) .
9- .الخصال : ص 147 ح178 عن حمّاد بن عیسی عمّن ذکره عن الإمام الصادق علیه السلام ، تحف العقول : ص 212 ، غرر الحکم : ج2 ص235 ح 2466 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 74 ص 175 ح 6 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 312 ح 586 نحوه .

ص: 335

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه دو مسلمان به هم برسند و با یکدیگر دست بدهند و حال یکدیگر را بپرسند ، خداوند ، میان آن دو ، صد رحمت فرو می فرستد که نود و نُه تای آنها برای آن یکی است که با برادرش خوش روتر و گشاده روتر و نیکی کننده تر باشد و بهتر احوالپرسی کند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نیازهایتان را از خوش رویان بخواهید ؛ زیرا اگر آنها را برآورده سازند ، با روی گشاده بر می آورند ، و اگر رد کنند ، باز با روی گشاده ، رد می کنند .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، منظری زیبا و خویی تابناک است .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، احسانی بی خرج و زحمت است .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، خود ، یک احسان است .

امام علی علیه السلام :با سلطان ، به احتیاط همنشینی کن ، با دوست ، به فروتنی و خوش رویی ، و با دشمن ، آن گونه که بر او حجّت داشته باشی [و بهانه ای دستش ندهی] .

امام علی علیه السلام در توصیه اش به فرزند خود ، محمّد بن حنفیّه :به دوستت ، جان و مالت را ببخش ، به آشنایت ، کمک و همنشینی ات را ، و به عموم مردم ، خوش رویی و محبّتت را .

.


ص: 336

عنه علیه السلام :لِیَجتَمِع فی قَلبِکَ الاِفتِقارُ إلَی النّاسِ وَالاِستِغناءُ عَنهُم ، فَیَکونَ افتِقارُکَ إلَیهِم فی لینِ کَلامِکَ وحُسنِ بِشرِکَ ، ویَکونَ استِغناؤُکَ عَنهُم فی نَزاهَهِ عِرضِکَ وبَقاءِ عِزِّکَ . (1)

عنه علیه السلام :أظهِرُوا البِشرَ فیما بَینَکُم ، وَالسُّرورَ فی مُلاقاتِکُم . (2)

عنه علیه السلام :إذَا اجتَمَعَ المُسلِمانِ فَتَذاکَرا غَفَرَ اللّهُ تَعالی لِأَبَشِّهِما بِصاحِبِهِ . (3)

الإمام الباقر علیه السلام :قامَ رَجُلٌ بِالبَصرَهِ إلی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام ، فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، أخبِرنا عَنِ الإِخوانِ . فَقالَ : الإِخوانُ صِنفانِ : إخوانُ الثِّقَهِ وإخوانُ المُکاشَرَهِ (4) ؛ فَأَمّا إخوانُ الثِّقَهِ فَهُمُ الکَفُّ وَالجَناحُ ، وَالأَهلُ وَالمالُ ، فَإِذا کُنتَ مِن أخیکَ عَلی حَدِّ الثِّقَهِ ، فَابذُل لَهُ مالَکَ وبَدَنَکَ ، وصافِ مَن صافاهُ ، وعادِ مَن عاداهُ ، وَاکتُم سِرَّهُ وعَیبَهُ ، وأَظهِر مِنهُ الحُسنَ . وَاعلَم أیُّهَا السّائِلُ ، أنَّهُم أقَلُّ مِنَ الکِبریتِ الأَحمَرِ . وأَمّا إخوانُ المُکاشَرَهِ ، فَإِنَّکَ تُصیبُ لَذَّتَکَ مِنهُم ، فَلا تَقطَعَنَّ ذلِکَ مِنهُم ، ولا تَطلُبَنَّ ما وَراءَ ذلِکَ مِن ضَمیرِهِم ، وَابذُل لَهُم ما بَذَلوا لَکَ مِن طَلاقَهِ الوَجهِ وحَلاوَهِ اللِّسانِ . (5)

عنه علیه السلام :مَن أطابَ الکَلامَ مَعَ مُوافِقیهِ لِیُؤنِسَهُم ، وبَسَطَ وَجهَهُ لِمُخالِفیهِ لِیَأمَنَهُم عَلی نَفسِهِ وإخوانِهِ ، فَقَد حَوی مِنَ الخَیرِ وَالدَّرَجاتِ العالِیَهِ عِندَ اللّهِ ما لا یُقادِرُ قَدرَهُ غَیرُهُ . (6)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 149 ح 7 عن عمّار الساباطی ، معانی الأخبار : ص 267 ح 1 عن یحیی بن عمران ، مشکاه الأنوار : ص312 ح977 کلّها عن الإمام الصادق علیه السلام ، تحف العقول : ص204، بحار الأنوار : ج 74 ص 158 ح 9 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 757 ح 112 عن الفیّاض بن محمّد الطرسوسی ، عن الإمام الرضا علیه السلام ، بحار الأنوار :97 ص 117 ح 8 نقلاً عن مصباح الزائر .
3- .النهایه فی غریب الحدیث : ج 1 ص 130 ، لسان العرب : ج 6 ص 266 ، تاج العروس : ج 9 ص 61 .
4- .المُکاشَرَه : مِن کاشَرَهُ ؛ إذا تبسّم فی وجهه وانبَسَطَ معه ( مجمع البحرین : ج 3 ص 1573 « کشر » ) .
5- .الکافی : ج 2 ص 248 ح 3 ، الإختصاص : ص 251 کلاهما عن أبی مریم الأنصاری ، الخصال : ص 49 ح 56 عن جابر ، مصادقه الإخوان : ص 132 عن یونس بن عبد الرحمن عن الإمام الجواد علیه السلام ، تحف العقول : ص 204 من دون إسنادٍ إلی الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 67 ص 193 ح 3 .
6- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 355 ح 246 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 401 ح 42 .

ص: 337

امام علی علیه السلام :باید نیاز به مردم و بی نیازی از آنها ، هر دو در دلت جمع باشد . نیازت به آنها در نرمگویی و خوش رویی تو باشد و بی نیازی ات از آنان ، در حفظ آبرو و نگهداری عزّتت .

امام علی علیه السلام :به یکدیگر خوش رویی نشان دهید و در ملاقات هایتان ، اظهار شادمانی کنید .

امام علی علیه السلام :هر گاه دو مسلمان با هم جمع شوند و با یکدیگر سخن بگویند ، خداوند متعال ، آن یک را که با دوستش گشاده روتر است ، می آمرزد .

امام باقر علیه السلام :مردی در بصره از جا برخاست و به امیر مؤمنان علیه السلام گفت : ای امیر مؤمنان ! ما را از برادران [و دوستان] آگاه فرما . فرمود : « برادران ، دو دسته اند : برادران مورد اعتماد ، و برادران [هنگام] بگو بخند . امّا برادران مورد اعتماد ، اینان [به منزله] دست و بال و خانواده و دارایی [انسان] هستند . پس هر گاه به برادرت اعتماد داشتی ، مال و جانت را نثار او کن ، و با دوستانش ، دوست و با دشمنانش ، دشمن باش و رازدار و عیب پوش او باش و خوبی هایش را آشکار ساز . بدان ای پرسنده که این دسته برادران ، از کبریتِ اَحمَر کمیاب ترند . و امّا برادران [هنگام] بگو بخند ، تو از ایشان به لذّت خود می رسی . پس این را از آنان مَبُر و بیش از آن هم از درون آنان مجوی و با آنان ، گشاده رو و شیرین زبان باش ، آن سان که ایشان با تو هستند .

امام باقر علیه السلام :هر کس با موافقانش خوش گفتار باشد تا با آنان ، اُنس و الفت بگیرد ، و با مخالفانش گشاده رو باشد تا خود و برادرانش را از گزند ایشان ، در امان بدارد ، هر آینه ، به چنان خیر و درجات بلندی نزد خدا نائل آمده است که اندازه آنها را جز خدا ، کسی نمی داند .

.


ص: 338

الکافی عن ابن محبوب عن بعض أصحابه عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :قُلتُ لَهُ : ما حَدُّ حُسنِ الخُلُقِ ؟ قالَ : تُلینُ جَناحَکَ (1) ، وتُطیبُ کَلامَکَ ، وتَلقی أخاکَ بِبِشرٍ حَسَنٍ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :ثَلاثَهٌ یُستَدَلُّ بِها عَلی إصابَهِ الرَّأیِ : حُسنُ اللِّقاءِ ، وحُسنُ الاِستِماعِ ، وحُسنُ الجَوابِ . (3)

عنه علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا» (4) :قولوا لِلنّاسِ کُلِّهِم حُسنا مُؤمِنِهِم ومُخالِفِهِم ؛ أمَّا المُؤمِنونَ فَیَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ وبِشرَهُ . وأَمَّا المُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُم بِالمُداراهِ لِاجتِذابِهِم إلَی الإِیمانِ ، فَإِن یَیأَس مِن ذلِکَ یَکُفَّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ ، وعَن إخوانِهِ المُؤمِنینَ . (5)

الإمام الرضا علیه السلام :اِصحَبِ السُّلطانَ بِالحَذَرِ ، وَالصَّدیقَ بِالتَّواضُعِ ، وَالعَدُوَّ بِالتَّحَذُّرِ ، وَالعامَّهَ بِالبِشرِ . (6)

.

1- .الجَناحُ : ما بین أسفل العَضُد إلی الإبط ، وهنا بمعنی التواضع ( مجمع البحرین : ج 1 ص 323 « جنح » ) .
2- .الکافی : ج 2 ص 103 ح 4 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 412 ح 5897 ، معانی الأخبار : ص 253 ح 1 وفیهما « جانبک » بدل « جناحک » ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 188 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 389 ح 42 .
3- .تحف العقول : ص 323 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 237 ح 73 .
4- .البقره : 83 .
5- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 353 ح 240 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 309 .
6- .الدرّه الباهره : ص 38 ، العدد القویّه : ص 299 ح 34 ، نزهه الناظر : ص 204 ح 445 وفیهما « بالتحرِّز » بدل « بالتحذّر » ، بحار الأنوار : ج 74 ص 167 ح 34 .

ص: 339

الکافی به نقل از ابن محبوب ، از یکی از یارانش :به امام صادق علیه السلام گفتم : تعریف حُسنِ خُلق چیست؟ فرمود : «این که نرم خو و فروتن باشی ، گفتارت ، پاکیزه و مؤدّبانه باشد ، و با برادرت ، با روی خوش برخورد کنی .

امام صادق علیه السلام :سه چیز ، نشانگر درستیِ اندیشه است : خوشْ برخوردی ، خوبْ گوش دادن [به سخن] ، و خوبْ پاسخ دادن .

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و با مردم ، نیک سخن بگویید» :[یعنی] با همه مردم ، از مؤمن و مخالف ، نیکْ سخن بگویید . [انسان ، باید] با مؤمنان ، گشاده رو و خوش رو باشد و با مخالفان ، به مدارا سخن بگوید تا آنها را به ایمانْ جذب کند ؛ و اگر از این امر مأیوس شد ، [لااقل] شرّ آنها را از خود و برادران مؤمن خود ، باز دارد .

امام رضا علیه السلام :با سلطان ، با احتیاط همنشینی کن و با دوست ، با فروتنی و با دشمن ، با هشیاری و با عموم مردم ، با خوش رویی .

.


ص: 340

1 / 3تَأکیدُ طَلاقَهِ الوَجهِ لِلاُمَراءِ وَالمُوَظَّفینَدعائم الإسلام :عَن عَلِیٍّ علیه السلام أنَّهُ أوصی مِخنَفَ بنَ سُلَیمٍ الأَزدِیَّ وقَد بَعَثَهُ عَلَی الصَّدَقَهِ بِوَصِیَّهٍ طَویلَهٍ أمَرَهُ فیها بِتَقوَی اللّهِ رَبِّهِ فی سَرائِرِ اُمورِهِ وخَفِیّاتِ أعمالِهِ ، وأَن یَلقاهُم بِبَسطِ الوَجهِ ولینِ الجانِبِ . (1)

الإمام علی علیه السلام فی کِتابِهِ إلی مُحَمَّدِ بنِ أبی بَکرٍ حینَ قَلَّدَهُ مِصرَ :اِخفِض لَهُم جَناحَکَ ، وأَلِن لَهُم جانِبَکَ ، وَابسُط لَهُم وَجهَکَ ، وآسِ (2) بَینَهُم فِی اللَّحظَهِ وَالنَّظرَهِ . (3)

عنه علیه السلام فی کِتابِهِ إلی بَعضِ عُمّالِهِ :أمّا بَعدُ ، فَإِنَّکَ مِمَّن أستَظهِرُ (4) بِهِ عَلی إقامَهِ الدّینِ ، وأَقمَعُ بِهِ نَخوَهَ (5) الأَثیمِ ، وأَسُدُّ بِهِ لَهاهَ الثَّغرِ (6) المَخوفِ ، فَاستَعِن بِاللّهِ عَلی ما أهَمَّکَ ، وَاخلِطِ الشِّدَّهَ بِضِغثٍ (7) مِنَ اللّینِ ، وَارفُق ما کانَ الرِّفقُ أرفَقَ ، وَاعتَزِم بِالشِّدَّهِ حینَ لا تُغنی عَنکَ إلَا الشِّدَّهُ ، وَاخفِض لِلرَّعِیَّهِ جَناحَکَ ، وَابسُط لَهُم وَجهَکَ ، وأَلِن لَهُم جانِبَکَ ، وآسِ بَینَهُم فِی اللَّحظَهِ وَالنَّظرَهِ ، وَالإِشارَهِ وَالتَّحِیَّهِ ، حَتّی لا یَطمَعَ العُظَماءُ فی حَیفِکَ (8) ، ولا یَیأَسَ الضُّعَفاءُ مِن عَدلِکَ ، وَالسَّلامُ . (9)

.

1- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 252 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 85 ح 7 .
2- .آسِ بین الناس : أی سَوِّ بینهم واجعل کلّ واحدٍ منهم إسوَهَ خصمه ( لسان العرب : ج 14 ص 35 « أسا » ) .
3- .نهج البلاغه : الکتاب 27 ، تحف العقول : ص 177 ، بحار الأنوار : ج 33 ص 581 ح 726 .
4- .یَستَظهِرُ : أی یطلب الغلبه علیهم بما عرّفه اللّه من الحجج ( مجمع البحرین : ج 2 ص 1149 « ظهر » ) .
5- .نَخوَه : کِبرٌ وعُجب ( النهایه : ج 5 ص 34 « نخا » ) .
6- .الثَغرُ : الموضع الذی یکون فاصلاً بین بلاد المسلمین والکفّار ( النهایه : ج 1 ص 312 « ثغر » ) .
7- .الضِغثُ : أی الحُزمَهُ ( لسان العرب : ج 2 ص 164 « ضغث » ) .
8- .الحَیفُ : الجورُ والظُلمُ ( النهایه : ج 1 ص 469 « حیف » ) .
9- .نهج البلاغه : الکتاب 46 والکتاب 19 نحوه ، بحار الأنوار : ج 33 ص 482 ح 687 وراجع : الأمالی للمفید : ص 80 ح 40 و الغارات : ج 1 ص 258 و أنساب الأشراف : ج 2 ص 390 .

ص: 341



1 / 3 تأکید بر گشاده رو بودن حکمرانان و کارگزاران

1 / 3تأکید بر گشاده رو بودن حکمرانان و کارگزاراندعائم الإسلام :روایت شده است که علی علیه السلام چون مِخنَف بن سُلَیم اَزْدی را برای جمع آوری صدقات (زکات و وجوهات شرعی) فرستاد ، سفارش های بسیاری به او کرد . از جمله به او فرمود که در کارهای پنهانی و اعمال پوشیده اش [از چشم مردم] ، از خداوند ، پروردگارش ، بترسد و با مردم با گشاده رویی و فروتنی برخورد کند .

امام علی علیه السلام در نامه اش به محمّد بن ابی بکر ، آن گاه که او را بر حکومت مصر گماشت :با آنان (مردم) ، مهربان و فروتن و گشاده رو باش ، و به همگان ، یکسان بنگر .

امام علی علیه السلام در نامه اش به یکی از کارگزاران خود :تو از آن کسانی هستی که من در بر پا داشتن دین ، به آنان پشت گرمم و به وسیله ایشان ، نخوت گناهکار را سرکوب می کنم و رخنه گاه های دشمن را در مرزها می بندم . پس در مأموریت خویش ، از خدا کمک بجوی و خشونت و سختگیری را با قدری نرمش ، در آمیز و آن جا که مدارا ، کارسازتر است ، مدارا کن و آن گاه که چاره ای جز سختگیری نداری ، سختگیری در پیش گیر و با توده مردم ، فروتن و گشاده رو و مهربان باش و در نیم نگاه ها و نگاه ها ، و اشاره کردن ها و سلام گفتن هایت ، با همگانْ یکسان رفتار کن ، تا قدرتمندان در خارج کردن تو از مسیر انصاف و داد ، طمع نکنند و ناتوانان ، از دادگری تو نومید نشوند . بدرود !

.


ص: 342

1 / 4البَشاشَهُ لِلمُداراهِالإمام الصادق علیه السلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله بَینا هُوَ ذاتَ یَومٍ عِندَ عائِشَهَ ، إذَا استَأذَنَ عَلَیهِ رَجُلٌ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : بِئسَ أخُو العَشیرَهِ ، فَقامَت عائِشَهُ فَدَخَلَتِ البَیتَ ، وأَذِنَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِلرَّجُلِ ، فَلَمّا دَخَلَ أقبَلَ عَلَیهِ بِوَجهِهِ وبِشرُهُ إلَیهِ (1) یُحَدِّثُهُ ، حَتّی إذا فَرَغَ وخَرَجَ مِن عِندِهِ ، قالَت عائِشَهُ : یا رَسولَ اللّهِ بَینا أنتَ تَذکُرُ هذَا الرَّجُلَ بِما ذَکَرتَهُ بِهِ ، إذ أقبَلتَ عَلَیهِ بِوَجهِکَ وبِشرِکَ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندَ ذلِکَ : إنَّ مِن شَرِّ عِبادِ اللّهِ مَن تُکرَهُ مُجالَسَتُهُ لِفُحشِهِ . (2)

الإمام العسکری علیه السلام فِی التَّفسیرِ المَنسوبِ إلَیهِ :إنَّ مُداراهَ أعداءِ اللّهِ مِن أفضَلِ صَدَقَهِ المَرءِ عَلی نَفسِهِ وإخوانِهِ ، کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَنزِلِهِ ، إذِ استَأذَنَ عَلَیهِ عَبدُ اللّهِ بنُ اُبَیِّ بنِ سَلولٍ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : بِئسَ أخُو العَشیرَهِ ، اِیذَنوا لَهُ ، فَأَذِنوا لَهُ . فَلَمّا دَخَلَ أجلَسَهُ وبَشَرَ فی وَجهِهِ ، فَلَمّا خَرَجَ قالَت لَهُ عائِشَهُ : یا رَسولَ اللّهِ ، قُلتَ فیهِ ما قُلتَ ، وفَعَلتَ بِهِ مِنَ البِشرِ ما فَعَلتَ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عُوَیشُ ، یا حُمَیرا ، إنَّ شَرَّ النّاسِ عِندَ اللّهِ یَومَ القِیامَهِ ، مَن یُکرَمُ اتِّقاءَ شَرِّهِ . (3)

.

1- .«بشره» بالرفع و «إلیه» خبره والجمله حالیه ک«یحدّثه» ولیس فی بعض النسخ «علیه» أوّلاً ، فبشره مجرور عطفا علی وجهه وهو أظهر . ویحتمل زیاده «إلیه» آخرا ، کما یومی إلیه قولها : «إذ أقبلت علیه بوجهک وبشرک» (بحار الأنوار : ج 75 ص 281) .
2- .الکافی : ج 2 ص 326 ح 1 ، الزهد للحسین بن سعید : ص 68 ح 16 کلاهما عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 22 ص 131 ح 109 .
3- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 354 ح 241 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 401 ح 42 ؛ الأدب المفرد : ص 107 ح 338 عن أبی یونس مولی عائشه ، المصنّف لعبدالرزّاق : ج 11 ص 141 ح 20144 عن عائشه وکلاهما نحوه ، کنز العمّال : ج 3 ص 603 ح 8122 .

ص: 343



1 / 4 گشاده رویی از روی مدارا و ملاحظه

1 / 4گشاده رویی از روی مدارا و ملاحظهامام صادق علیه السلام :روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نزد عایشه بود که مردی اجازه ورود خواست . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «نکوهیده مردی!» . پس عایشه برخاست و به اتاق [دیگری] رفت و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به آن مرد ، اجازه ورود داد . چون مرد داخل شد ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رو به او کرد و با خوش رویی با وی سخن گفت ، تا این که صحبت هایش تمام شد و آن مرد رفت . عایشه گفت : ای پیامبر خدا ! با این که آن حرف را در باره این مرد زدی ، باز با خوش رویی با او برخورد کردی! در این هنگام ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «از جمله بدترین بندگان خدا ، آن کسی است که به خاطر بدزبانی اش ، همنشینی با او را خوش نداشته باشند» .

امام عسکری علیه السلام در تفسیر منسوب به ایشان :مدارا با دشمنان خدا ، از بهترین صدقه هایی است که انسان برای خود و برادرانش می دهد . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خانه اش بود که عبد اللّه بن اُبّی بن سَلول ، اجازه ورود خواست . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «نکوهیده مردی است! اجازه اش دهید» . به او اجازه ورود دادند . چون داخل شد ، پیامبر صلی الله علیه و آله او را نشانْد و با وی با خوش رویی بر خورد کرد . چون خارج شد ، عایشه گفت : ای پیامبر خدا ! شما در باره او چنان گفتی و سپس با وی ، چنین خوش رویی نمودی ! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : « ای عایشه ! ای حُمَیرا ! بدترینِ مردم نزد خدا در روز قیامت ، کسی است که از ترس شرّش احترامش کنند » .

.


ص: 344

الإمام علیّ علیه السلام :إنّا لَنَبشِرُ فی وُجوهِ قَومٍ ، وإنَّ قُلوبَنا لَتَقلیهِم (1) ، اُولئِکَ أعداءُ اللّهِ نَتَّقیهِم عَلی إخوانِنا لا عَلی أنفُسِنا . (2)

1 / 5ذَمُّ العَبوسِالکتاب«عَبَسَ وَ تَوَلَّی * أَن جَاءَهُ الْأَعْمَی * وَ مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّی * أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّکْرَی » . (3)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :کانَ [ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ] یَقولُ : إنَّ اللّهَ یُبغِضُ المُعَبِّسَ فی وَجهِ إخوانِهِ . (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :البُخلُ وعُبوسُ الوَجهِ یَکسِبانِ البَغاضَهَ ، ویُباعِدانِ مِنَ اللّهِ ، ویُدخِلانِ النّارَ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :یاعَلِیُّ ، لا تَکُن لَئیما ولا بَخیلاً ، وعَلَیکَ بِالبِشرِ وَالحُسنِ وَالکَرَمِ وَالسَّخاءِ ؛ إنَّ المُؤمِنَ لَیِّنٌ سَخِیٌّ ، وإنَّ المُنافِقَ خَشِنٌ لَئیمٌ . (6)

الإمام علیّ علیه السلام :البِشرُ مَبَرَّهٌ (7) ، العُبوسُ مَعَرَّهٌ (8) . (9)

.

1- .القِلی : البُغض ( النهایه : ج 4 ص 105 « قلا » ) .
2- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 354 ح 242 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 401 ح 42 .
3- .عبس : 1 4 .
4- .کشف الریبه : ص 83 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مستدرک الوسائل : ج 8 ص 321 ح 9552 ؛ الفردوس : ج 1 ص 153 ح 555 ، کنز العمّال : ج 3 ص 441 ح 7350 .
5- .مستدرک الوسائل : ج 7 ص 27 ح 7554 نقلاً عن کتاب الأخلاق .
6- .الفردوس : ج 5 ص 322 ح 8319 عن الإمام علیّ علیه السلام .
7- .المَبَرَّهُ : ضد العقوق ( لسان العرب : ج 4 ص 53 « برر » ) .
8- .المَعَرَّهُ : الشدّه ، الإثم ، الأذی ، الجنایه ( لسان العرب : ج 4 ص 556 « عرر » ) .
9- .غرر الحکم : ج1 ص 63 ح 236 .

ص: 345



1 / 5 نکوهش شخص ترش رو

امام علی علیه السلام :ما به عده ای روی خوش نشان می دهیم ، در حالی که دل هایمان ، آنها را دشمن می دارد . اینان ، دشمنان خدا هستند و ما از آنان بر جان برادرانمان می ترسیم ، نه بر خود .

1 / 5نکوهش شخص ترش روقرآن«چهره در هم کشید و روی گردانید ، که آن مرد نابینا ، پیش او آمد . و تو چه می دانی ؟ شاید او به پاکی گراید یا پند پذیرد و اندرز ، سودش دهد» .

حدیثامام علی علیه السلام :[پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ] می فرمود : «خداوند ، کسی را که به برادرانش رو تُرش کند ، دشمن می دارد» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخل و ترش رویی ، نفرت و دشمنی می آورند و از خدا دور می کنند و شخص را به آتش [دوزخ] در می آورند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی ! فرومایه و بخیل مباش . بر تو باد خوش رویی و نیکویی و بزرگواری و بخشندگی ! مؤمن ، نرم خو و بخشنده است ، و منافق ، درشت خوی فرو مایه .

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، نوعی نیکی و احسان است ، و ترش رویی ، عیب و مایه آزار .

.


ص: 346

عنه علیه السلام :مَن بَخِلَ عَلَیکَ بِبِشرِهِ ، لَم یَسمَح بِبِرِّهِ . (1)

1 / 6النَّوادررسول اللّه صلی الله علیه و آله :بَسطُ الوَجهِ زینَهُ الحِلمِ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :وَجهٌ مُستَبشِرٌ خَیرٌ مِن قَطوبٍ (3) مُؤثِرٍ . (4)

عنه علیه السلام :حُسنُ البِشرِ مِن عَلائِمِ النَّجاحِ . (5)

عنه علیه السلام :بِالبِشرِ وبَسطِ الوَجهِ ، یَحسُنُ مَوقِعُ البَذلِ . (6)

عنه علیه السلام :کَثرَهُ البِشرِ آیَهُ البَذلِ . (7)

الإمام زین العابدین علیه السلام : لِباسی لِلدُّنیَا التَّجَلُّدُ (8) وَالصَّبرُولُبسی لِلاُخری البَشاشَهُ وَالبِشرُ (9)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ لَکُم نورا تُعرَفونَ بِهِ ، حَتّی إنَّ أحَدَکُم إذا صافَحَ أخاهُ یَری بَشاشَهً عِندَ تَسلیمِهِ عَلَیهِ . (10)

.

1- .غرر الحکم : ج5 ص 465 ح 9199 .
2- .جامع الأخبار : ص337 ح947 ، کنز الفوائد : ج1 ص299 عن الإمام علی علیه السلام ، أعلام الدین : ص322 وفیه « الحکم » بدل « الحلم » ، بحار الأنوار : ج77 ص131 ح41 .
3- .القَطوبُ : العَبوسُ ( النهایه : ج 4 ص 79 « قطب » ) .
4- .غرر الحکم : ج6 ص 226 ح 10084 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 504 ح 9251 .
5- .غرر الحکم : ج3 ص 394ح 4866 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 228 ح 4402 .
6- .غرر الحکم : ج4 ص589 ح 4313 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 188 ح 3877 .
7- .غرر الحکم : ج 4 ص 589 ح 7089 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 389 ح 6582 .
8- .فی المصدر : «التجمّل» والتصویب من بحارالأنوار .
9- .المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 166 عن الأصمعی ، بحار الأنوار : ج 46 ص 97 ح 85 .
10- .مشکاه الأنوار : ص 353 ح 1147 ، مستدرک الوسائل : ج 9 ص 58 ح 10201 .

ص: 347



1 / 6 گوناگون

امام علی علیه السلام :کسی که روی خوشش را از تو دریغ ورزد ، احسان و نیکی اش را به تو ارزانی نمی دارد .

1 / 6گوناگونپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گشاده رویی ، زیورِ بُردباری است .

امام علی علیه السلام :روی خوش داشتن ، بهتر است از این که با روی ترش ، ایثار کنی . 1

امام علی علیه السلام :خوش رویی ، از نشانه های کامیابی و موفّقیت است .

امام علی علیه السلام :با خوش رویی و چهره گشاده ، بخشش ، جایگاهی نیکو می یابد .

امام علی علیه السلام :خوش روییِ بسیار ، نشانه بخشندگی است .

امام زین العادبدین علیه السلام :جامه من برای دنیا ، بردباری و شکیبایی است و جامه آخرتم ، گشاده رویی و خوش رویی .

امام صادق علیه السلام :شما نورانیتی دارید که با آن شناخته می شوید ، به طوری که هر گاه یکی از شما با برادرش دست دهد ، هنگام سلام کردنش به او ، شادی را در چهره اش می بیند .

.


ص: 348

شعب الإیمان عن الملطی :أرادَ موسی أن یُفارِقَ الخِضرَ علیهماالسلام ، قالَ لَهُ موسی : أوصِنی . قالَ : کُن نَفّاعا ولا تَکُن ضَرّارا ، کُن بَشّاشا ولا تَکُن غَضبانَ . (1)

.

1- .شعب الإیمان : ج 5 ص 291 ح 6694 ، تاریخ دمشق : ج 16 ص 416 .

ص: 349

شُعب الإیمان به نقل از مَلَطی :چون موسی علیه السلام خواست از خضر علیه السلام جدا شود ، به خضر علیه السلام گفت : مرا پندی ده . خضر علیه السلام گفت : سودرسان باش و زیانبار مباش . گشاده رو باش و دُژَم (غضبناک) مباش .

.


ص: 350

الفصل الثانی : مبادئ البشاشه والبشر2 / 1العَقلُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :حُسنُ البِشرِ بِالنّاسِ نِصفُ العَقلِ . (1)

2 / 2الإِیمانُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِن أخلاقِ المُؤمِنِ ، حُسنُ الحَدیثِ إذا حَدَّثَ ، وحُسنُ الاِستِماعِ إذا حُدِّثَ ، وحُسنُ البِشرِ إذا لُقِیَ ، ووَفاءُ الوَعدِ إذا وَعَدَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :المُؤمِنُ دَعِبٌ (3) لَعِبٌ ، وَالمُنافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ . (4)

التمحیص :رُوِیَ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ: لا یَکمُلُ المُؤمِنُ إیمانُهُ حَتّی یَحتَوِیَ عَلی مِئَهٍ وثَلاثِ خِصالٍ ... بِشرُهُ فی وَجهِهِ ... هَشّاشا (5) بَشّاشا ، لا حَسّاسٌ ولا جَسّاسٌ (6) . (7)

.

1- .الأمالی للطوسی : ص 614 ح 1269 عن الحسین بن علوان عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 76 ص 60 ح 16 .
2- .الفردوس : ج 3 ص 637 ح 5997 ، کنز العمّال : ج 1 ص 155 ح 775 .
3- .الدُعابَه : المِزاحُ وما یُستملَح ( مجمع البحرین : ج 1 ص 593 « دعب » ) .
4- .تحف العقول : ص 49 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 153 ح 115 .
5- .هَشَّ هشاشَهً : إذا فَرِحَ واستبشر ( النهایه : ج 5 ص 264 « هشش » ) .
6- .التجسُّسُ : التفتیش عن بواطن الاُمور ، وقیل : البحث عن العورات ، والجاسوس : صاحب الشرِّ ( النهایه : ج 1 ص 272 « جسس » ) .
7- .التمحیص : ص 74 ح 171 ، بحار الأنوار : ج 67 ص 310 311 ح 45 .

ص: 351